چکیده:
این مقاله با رویکردی مفهومی نظری نگاشته شده است. روش آن کتابخانهای و بررسی مفاهیم آن نیز با استفاده از تحلیل فلسفی صورت گرفته است. هدف مقاله امکانسنجی و چیستی تولید ادبیات بومی درزمینه سواد رسانهای بر اساس تولید علوم انسانی اسلامی است. در این مقاله سه سؤال مطرح شده است: 1) تولید سواد رسانهای بومی از منظر هستیشناسی و فلسفه علم دارای چه جایگاهی است؟ 2) شناختشناسی تولید ادبیات بومی سواد رسانهای به مفهوم عام مسئله از چه خاستگاهی ریشه میگیرد؟ 3) معرفتشناسی تولید ادبیات بومی سواد رسانهای در ایران چه ساختارهای نظریهای را باید مراعات و طی کند تا به سرمنزل مقصود برسد؟ نتایج نشان میدهد رویکرد بومی در تولید ادبیات نظری سواد رسانهای دارای ماهیتی رئال است و ازنظر هستیشناسی علمی، قابلیت آفرینش دارد. همچنین ریشههای معرفتی و بنیانهای فکری جوامع درمجموع، مسیر نوع سواد رسانهای بومی در جوامع مختلف را تعیین میکند و میتواند نقطه عزیمتی برای تولید ادبیات بومی برای سواد رسانهای باشد و درنهایت برای تعیین چارچوب نظری درزمینه تولید ادبیات بومی سواد رسانهای در ایران میتوان با عنایت به غلبه تفکر اسلامی و منشأ معرفتی دینی در ایران، از رویکردهای انسانشناسانه اسلامی در دو شعبه پارادایم اجتهادی دانش دینی (پاد) و هستیشناسی معرفت اسلامی، بهره برد.
This article is written with a conceptual / theoretical approach. Its library method and study of its concepts has also been done using philosophical analysis. The purpose of this article is to assess the feasibility and nature of producing native literature in the field of media literacy based on the production of Islamic humanities. This article raises three questions: 1. what is the position of native media literacy in terms of ontology and philosophy of science? 2. What is the origin of the epistemology of the production of indigenous literature? Media literacy in the general sense of the problem? 3. Epistemology of the production of indigenous literature Media literacy in Iran What theoretical structures should be observed and followed in order to reach the destination?. The results show that the indigenous approach in the production of theoretical literature on media literacy is of a real nature, and in terms of scientific ontology, it has the ability to create. Also, the epistemological roots and intellectual foundations of societies as a whole determine the path of the type of literacy of indigenous media in different societies. And it can be a starting point for producing native literature for media literacy. And finally to determine the theoretical framework in the field of media literacy in vernacular literature can be overcome with regard to Islamic thought and religious knowledge originating in Iran, Anthropological approaches in the two branches of the Islamic jurisprudential paradigm of religious knowledge (iPod) and Islamic knowledge ontology be used.
خلاصه ماشینی:
ازآنجاکه بافتار عقيدتي اسلامي در ايران بداهت دارد در اين مقاله ضمن تأسي به رويکرد ديالکتيکي، بايسته هاي ملي ايران را در چارچوب جهان بيني اسلامي مورد توجه قرار ميدهيم و بر اساس فرضيات اصلي مقاله نشان خواهيم داد که چگونه ميتوان سواد رسانه اي بومي را بر اساس تحليل هستيشناسانه و معرفت شناسانه اسلامي، مورد تبيين قرار داد و براي توليد علم يک روش شناسي بنيادي، خاص جامعه ايران ، با همه ويژگيهاي اساسي اعتقادي آن ارائه کرد.
بنابراين در يک نگاه فراتحليلي و با بررسي تحقيقات صورت گرفته ميتوان به اين نتيجه رسيد که تاکنون الگويي مبنايي و مناسب براي امکان سنجي توليد دانش بومي بر اساس بنيان هاي هستيشناسانه و معرفت شناسانه اسلامي علوم انساني درزمينه ادبيات سواد رسانه اي انجام نشده است .
سپس به منظور پاسخ به بعد معرفت شناسي توليد ادبيات نظري بومي در عرصه سواد رسانه اي، ازنظريات تحصلي بودن علوم انساني ديلتاي، اصالت فرهنگ در توليد علم مرتون ، رويکرد مواجهه با ايدئولوژي ديويد باکينگهام و رويکرد معناسازي جيمز پاتر استفاده شده است و درنهايت به منظور ارائه الگوي نهايي براي چگونگي توليد ادبيات نظري بومي ازنظريه بومي پارادايم اجتهادي دانش ديني (پاد) بهره برده شده است .
استفاده از رويکرد توليد علوم انساني اسلامي و بررسي ديدگاه ها و نظرياتي که در اين زمينه ارائه شده است ، ميتواند گره گشاي توليد ادبيات نظري بومي براي مباحث محوري سواد رسانه اي نيز باشد.