چکیده:
کلام کاربردی اصطلاحی نوپیدا و تا حدودی مبهم است، و حداقل سه معنا قابل تصور است: 1. تمرکز بر مباحث اعتقادی مورد نیاز نسل امروز و حذف مباحثی که تاریخ مصرف آن منقضی شده؛ 2. راهکارهای تاثیربخشی معرفتهای دینی در حیات فردی و اجتماعی، 3. شیوههای هنجارسازی باورهای اعتقادی. معنای اول، تفاوت بنیادین با علم کلام به معنای متعارف و رایج ندارد، و نسبت میان آن دو، عموم و خصوی مطلق است، اما کلام کاربردی در معنای دوم و سوم، هویتی متمایز از کلام رایج دارد، و مشتمل بر مجموعه قواعدی است که مبانی آن قواعد، برگرفته از دانشهای مختلفی همچون همچون اخلاق، تربیت، جامعهشناسی و روانشناسی است. نوشته حاضر، علاوه بر تبیین معانی سهگانه و ضرورت و جایگاه آنها، به نسبت میان هر یک از آنها با علم کلام رایج پرداخته است.
خلاصه ماشینی:
معنـاي اول ، تفـاوت بنيـادين بـا علـم کلام به معناي متعارف و رايج ندارد، و نسبت ميان آن دو، عموم و خصوي مطلق است ، امـا کـلام کـاربردي در معنـاي دوم و سـوم ، هـويتي متمـايز از کـلام رايـج دارد، و مشـتمل بـر مجموعه قواعدي است که مباني آن قواعد، برگرفته از دانش هاي مختلفي همچون همچـون اخلاق ، تربيت ، جامعه شناسـي و روان شناسـي اسـت .
نسبت معناي اول با کلام رايج کلام کاربردي به اين معنا، تفاوت ماهوي با علم کلام متعارف و رايج ندارد، بلکه بـر اين مبنا که کلام جديد (مسائل جديد کلامي ) را بخشي از علم کلام بـدانيم و نـه در مقابـل آن - که قول برگزيده هم همين اسـت - نسـبت ميـان کـلام کـاربردي و علـم کـلام ، نسـبت عموم و خصوص مطلق است ؛ يعني کلام کاربردي، بخشي از ميراث عظيم مباحث اعتقادي است که روز به روز، در حال اصلاح و تکميل و تعميق است .
عبارتي که برخي پژوهشگران در تعريف کلام کاربردي ارائه کرده انـد، نـاظر بـه ايـن معنا است : «کـلام کـاربردي عبـارت اسـت از مجموعـه مطالعـات راه هـاي تحقـق باورهـا و مقولات کلامي در محيط زندگي فردي و اجتماعي انسان .
علم کـلام عهـده دار تبيـين ، اثبـات و دفـاع از متعلـق بـاور و ايمـان (عقايد ديني ) است ، و اما مکانيسم شکل گيري ايمان و باور- به عنوان عمل اختياري قلـب - و مسأله شکاف ميان معرفـت و عمـل ، در حيطـه علـم کـلام نيسـت ، بلکـه از مباحـث چنـد رشته گي حوزه هاي تربيت و اخلاق و روان شناسي تربيتي و ...