چکیده:
مقاله حاضر به بررسی توصیفات مطرح شده در پنج سفرنامه اندلس و مغرب اسلامی به حج درباره ویژگیهای دینی، اخلاقی و رفتاری مردم شهرهای طول مسیر پرداخته است. سفرنامههای مورد بحث در این مقاله عبارت اند از:رحلة ابن جبیر، رحلة العبدری، مستفاد الرحلة و الإغتراب (تجیبی سبطی)، رحلة ابن بطوطه و أنساب الأخبار و تذکرة الأخیار (حاج عبدالله بن الصباح اندلسی). شهرهای مورد بحث از غرناطه در اندلس شروع میشود و با عبور از سبته، مَرّاکُش، فاس و... به قاهره و سپس مکه و مدینه میرسد و در مسیر بازگشت، شهرهای بغداد، موصل و دمشق را در بر میگیرد. به طور کلی، برخی از شهرها فقط در یکی از این سفرنامهها مورد توجه قرار گرفتهاند که عبارتاند از:غرناطه، سبته، مرّاکش، فاس، وهران، باجه و قابس. برخی دیگر از شهرها در دو یا چند سفرنامه توصیف شدهاند و دیدگاههای مطرح شده در آنها یکسان است که عبارتاند از: بجایه، تونس، طرابلس، جده، موصل و دمشق. دسته سوم، شهرهایی هستند که سفرنامهها دیدگاههای متفاوتی درباره آنها ابراز داشتهاند. برخی با نگاه مثبت آنها را توصیف کردهاند و برخی نگاه منفی به آنها داشتهاند. این شهرها عبارتاند از: تِلِمسان، قیروان، اسکندریه، قاهره، مکه و بغداد.
This article examines the views expressed in the five Hajj travelogues of the Islamic Maghreb about the ethics, behaviors, and customs of the people of the cities along the way. The travelogues discussed in this article are Rihlat Ibn Jubayr, Rihlat al-Abdari, Mustafad al-rihlah wa-al-ightirab (Tujaybi Sabbat), Rihlat ibn Battuta, Ansab al-akhbar wa-tadhkirat al-akhyar (al-hajj Abdullah ibn Sabbah). The cities in question start from Gharnati in Andalusia and passing through Sabbat, Murrakus, Fes, etc. to Cairo, then to Mecca and Medina, and on the way back include the cities of Baghdad, Mosul, and Damascus. In general, some cities are mentioned in only one of these travelogues, such as Gharnati, Sabbat, Murrakus, Fes, Oran, Bajja, Qabis, and Medina. Some other cities are described in two or more travelogues and the views expressed in them are the same. These cities are Bejaia, Tunisia, Tripoli, Aidhab, Jeddah, Mosul, and Damascus. The third group includes the cities about which the travelogues express different positive or negative views, including Tlemcen, Kirwan, Alexandria, Cairo, Mecca, and Baghdad.
خلاصه ماشینی:
در مقابل، برخی از سفرنامههای مغرب اسلامی به حجاز، با وجود اهمیت و جایگاه والایی که میان سفرنامههای حج دارند، به آنچه ما به دنبال آنیم، یعنی اخلاق و رفتار مردم، نپرداختهاند؛ برای مثال، میتوان از ابن رُشَید فهری سبتی نام برد که قرن هشتم هجری به حج رفت و سفرنامه او با عنوان «ملء العیبة بما جمع بطول الغیبة فی الوجهة الوجیهة الی الحرمین مکة و طیبة»، عمدتاً یک سفرنامه علمی است که در آن ملاقاتهای ابن رشید با علمای طول مسیر و مباحث مطرح در مجالس علمی مطرح شده است.
آنچه در این مقال میآید، بررسی گزارشهای پنج سفرنامه پیشگفته در زمینه دینداری و اخلاقمداری مردم از غرناطه در اندلس اسلامی تا مکه و مدینه و سپس عراق و شام (که در بازگشت حاجیان مغرب اسلامی، محل ورود آنان بوده است) میباشد.
از میان سفرنامهنویسهای مورد نظر ما، تنها حاجعبدالله بن صباح اندلسی (در سده نهم) از این شهر عبور، و مردم آن دیار را چنین به نیکی (رعایت دستورات شرع و جهاد در راه خدا) توصیف کرده است: اهالی غرناطه در خرید و فروش، دستورات شرع را رعایت میکنند و بر حلال و حرام الهی مواظبت دارند.
(قرهچانلو، 1380ش، ج2، ص362) در میان پنج سفرنامه حج مغرب اسلامی مورد بحث ما، فقط أنساب الأخبار و تذکرة الأخیار به آن پرداخته و از مردم آن چنین به نیکی یاد کرده است: هیچ کس را ندیدم که نماز جمعه را مثل اهل اندلس و اهل سبته و حوالی آن اقامه کند.