چکیده:
مفهوم «حقوق نَرم» از آغاز با دشواریهایی مواجه بوده و دیدگاههای متفاوتی درباره آن مطرح شده است. برخی، حقوق نرم را به دلیل نداشتن خصیصه الزامِ دولت، از مفاهیم حقوقی به شمار نمیآورند؛ در مقابل، برخی دیگر معتقدند این مفهوم با وجود نداشتن ضمانت اجرای کیفری، از مفاهیم حقوقی است که به جای الزام دولت، التزام داوطلبانه در آن مطرح است؛ برخی نیز حقوق نرم را به سبب داشتن قید التزام، همسان با اخلاق پنداشتهاند. این پژوهش با روش توصیفیتحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است که: «حقوق نَرم» چه مفهومی دارد و جریان آن در نظام حقوقی خانواده از نگاه دینی چگونه است؟ برای پاسخ به این پرسش، ضمن تبیین مفهوم «حقوق نَرم»، رابطه مفهومی آن با حقوق سخت و اخلاق را بررسی کردهایم و پس از دستیابی به این نکته که «حقوق نرم»، مفهوم حقوقی دارد و با حقوق سخت و اخلاق متفاوت است، جریان حقوق نَرم در خانواده را با نگاهی دینی تحلیل کردهایم. بدینترتیب نشان دادهایم که، از نگاه دینی، نهتنها حقوق نرم در نظام حقوق خانواده، قابلیت جریان دارد، بلکه با توجه به پاسخگونبودن حقوق سخت در نظام حقوقی خانواده و همچنین فراگیرنبودن اخلاق در تنظیم روابط خانوادگی، اصل در نظام حقوق خانواده بر نَرمبودن حقوق و قوانین است.
The concept of "soft law" has faced difficulties from the beginning and different views have been expressed about it. Some do not consider "soft law" as a legal concept because it does not have the nature of a government obligation. On the other hand, others believe that this concept, despite not having a guarantee of criminal execution, is one of the legal concepts in which voluntary obligation is introduced instead of government obligation. Some have equated soft law with morality because of its binding nature. Using descriptive-analytical method, this research seeks to answer the question: what is the meaning of "soft law" and how does it flow in the family legal system from a religious point of view? To answer this question, while explaining the concept of soft law, we examined its conceptual relationship with hard law and morality, and after reaching the point that soft law has a legal meaning and is different from hard law and morality, we analyzed the application of soft law in the family from a religious perspective. Hence, we have shown that, from a religious point of view, not only "soft law" can be applied in the family law system, but also due to the unresponsiveness of hard law in the family law system and the lack of ethics in family relations, the basic principle in family law system is the softness of rights and laws.
خلاصه ماشینی:
از آنجـا کـه تعبيـر «حقـوق نـرم » (Soft Law) در َ ادبيات حقوقي عمر کوتاهي دارد، در نگاه سنتي نوعا از اطلاق «حقـوق »، «حقـوق سـخت » (Hard Law) ِ برداشت مي شود، حال آنکه تعبير «حقوق نرم »، کـه در سـال هاي گذشـته از حقـوق بين الملـل و حقـوق تجارت وارد ادبيات حقوقي شده (١٤٣ :٢٠٠٦ ,Shelton)، در حال سرايت به ديگر حوزه هاي حقوقي است .
با اين وصف ، پرسش هايي درباره «حقوق نرم » و ابعاد مختلف آن مطرح است ، از جمله اينکـه : «حقـوق نرم » در مقايسه با «حقوق سخت » چه مفهـومي دارد؟ آيـا در ادبيـات دينـي چنـين حقـوقي محـل عنايت شارع حکيم بوده است ؟ در صورت مثبت بودن جواب ، طبق مباني ديني، «حقوق نرم » تا چه ميزان و چگونه در روابط خانوادگي و حقوق خانواده جريان پيدا ميکند؟ در پاسخ به پرسش نخست مقالاتي همچون «حقوق نرم » نوشته شيروي و وکيلي مقدم ، «ارزيـابي مفهومي حقوق نرم در نظام منابع حقوق بين الملل » نوشته حبيب زاده و عطار، «پديده شناسـي تکـوين حقوق نرم در چارچوب نظام هنجاري حقوق بين الملل » نوشته عبداللهي و عباسي، و همچنـين مقالـه «مفهوم حقوق نرم و مزاياي آن در نظام حقوق تجارت بين الملل » به قلـم عابـديان و احمـدي نگاشـته شده ، ولي همان گونه که از عناوين آنها پيدا است ، اين مقالات ناظر به حقوق بين الملل است و در آنهـا نگاه ديني به مسئله وجود ندارد.
٢. رابطه مفهومي حقوق نرم و سخت چنان که گفته شد، در حقوق سخت ، قدرت و اختيار بـراي تفسـير و اجـراي قـانون بـه ديگـري واگذار ميشود و به تعبير ديگر شخص ثالث (دولت ) است که متعاهدين يـا متعاقـدين را ملـزم بـه رعايت حقوق مي کند و در حقيقت قوام اين نـوع از حقـوق بـه دخالـت دولـت اسـت و دولـت بـا الزامات کيفري و مجازات ، فرد را ملزم به انجام دادن کاري يا ترک آن ميکند.