چکیده:
در پژوهش حاضر، با تحلیلی درباره روابط سیاسی و امنیتی رژیم صهیونیستی و عربستان، به این مسئله میپردازد که با وجود منازعات سیاسی، ایدئولوژیکی و فرهنگی که بین این دو کشور وجود دارد، آیا امکان همکاری بیشتر این دو رژیم علیه انقلاب اسلامی وجود دارد؟ پژوهش حاضر با استفاده از نظریه توازن تهدید استفان والت، فرضیه همگرایی امنیتی و سیاسی عربستان و رژیم صهیونیستی علیه انقلاب اسلامی ایران را به آزمون میگذارد و به این نتیجه میرسد که، با نفوذ ایدئولوژیکی انقلاب اسلامی در خاورمیانه و کشورهای غرب آسیا، عربستان و رژیم صهیونیستی احساس نوعی خطر مشترک از این واقعه حقیقی، درصدد همگرایی امنیتی و سیاسی با همدیگر برآمدهاند و به نظر میرسد که در آینده همگراییهای خود را علیه انقلاب اسلامی ایران تشدید کنند.
خلاصه ماشینی:
واژههاي كليدي: جمهوری اسلامی ایران، عربستان، رژیم صهیونیستی، توازن تهدید مقدمه در بین کشورهای مسلمان منطقه، عربستان به نوعی با سکوت و بیتفاوتی خود در مقابل تاسیس رژیم صهیونیستی نقش کلیدی ایفا کرده است.
ثالثا؛ ایالات متحده آمریکا با درک شرایط موجود در منطقه سعی میکرد خود را با خواستههای مردمی همراه و همسو نشان دهد و دست از حمایت حکومتهای محافظه کار به صورت ظاهری برداشت رابعا؛ عامل مهمی که موجب نگرانی بیش از حد عربستان شده بود نفوذ انقلاب اسلامی در این گروهها بود.
آنها به عنوان مهمترین متحدان ایالات متحده آمریکا در منطقه غرب آسیا، با کمک حامیان غربی خود دست به همگرایی سیاسی و امنیتی بر پایه موازنه تهدید علیه انقلاب اسلامی زده اند.
در حقیقت، نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران، بر اساس قانون اساسی، خود را محدود به چارچوب مرزهای ایران نمیکند و اهدافی فرامرزی و بینالمللی با ماهیت بشر دوستانه، نظیر سعادت انسانها در کل جامعه بشری، استقلال ،آزادی و حکومت حق و عدل برای همۀ مردم حهان، حمایت از مبارزه حق طلبانۀ مستضعفان در برابر مستکبران، تعهد نسبت به مسلمانان و حمایت بیدریغ از مستضعفان جهان، وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را فراروی خود قرار داده است (حافظ نیا، 1388: 281).
بنابراین، دولت ترامپ در پی ایجاد همگرایی سیاسی و امنیتی عربستان و رژیم صهیونستی بر علیه ایران دارد چرا با این اقدام، با یک تیر دو هدف را میزند، از یک طرف باعث کاهش نفوذ انقلاب اسلامی و مقاومت در خاورمیانه میشود و از طرف دیگر، طرح خود را به کرسی مینشاند.