چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ویژگیهای دموگرافیک و سبک رهبری مربیان انجام گرفت. جامعه
آماری پژوهش شامل؛ مربیان ٩ رشته ورزشی فوتبال، والیبال، تکواندو، آمادگی جسمانی، کیک
بوکسینگ، تنیس روی میز، شنا، کاراته و بسکتبال در استان البرز بود که ٣٧١ نفر با استفاده از روش
نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه تعیین شدند. ابزار پژوهشگر شامل؛ پرسشنامه سبک رهبری لوتانز
برای تعیین سبک رهبری انسانگرا و وظیفه گرا و پرسشنامه مشخصات دموگرافیک بود که روایی آنها را
متخصصان مدیریت ورزشی تایید کردند. پایایی مقیاسهای پرسشنامه پس از انجام گرفتن پیش آزمون و
با استفاده از آماره آلفای کرنباخ مورد تایید قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها در دو بخش
آمار توصیفی و استنباطی از نرمافزار SPSSwin16 استفاده شد، در بخش آمار توصیفی آمارههایی مانند؛
میانگین و انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی، تحلیل رگرسیون و تحلیل واریانس چند متغیره
مورد بهره برداری قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان دادکه متغیر های جنس، تحصیلات، رشته ورزشی،
سابقه قهرمانی، درجه مربیگری، سطح مربیگری، سابقه ورزشی و مدت مربیگری به صورت معنی داری با
سبک رهبری انسانگرا و متغیرهای جنس، سن، رشته ورزشی، گروه سنی ورزشکاران مورد مربیگری،
سابقه قهرمانی، تحصیلات و مدت مربیگری با سبک رهبری وظیفه گرا ارتباط دارد و متغیر های گروه
سنی ورزشکاران مورد مربیگری و سن مربی با سبک رهبری انسانگرا و سطح مربیگری با سبک رهبری
وظیفه گرا رابطه ندارند.
خلاصه ماشینی:
يافته هاي استنباطي ١- تأثير ويژگيهاي دموگرافيک بر سبک رهبري انسانگرايي مربيان به جهت بررسي اينکه کدام يک از متغيرهاي پژوهشي( جنسيت ، سن ، ميزان تحصيلات، ميزان تجربه ، نوع رشته ، درجه کارت مربيگري، سابقه ورزشي، سابقه قهرماني، گروه سني ورزشکاران و سطح مربيگري) تبيين و پيش بيني کننده سبک رهبري انسانگرايي است ، از تحليل رگرسيون استفاده کرديم .
-591 0/555 ٢- ارتباط ويژگيهاي دموگرافيک با سبک رهبري وظيفه گرايي مربيان براي بررسي اينکه کداميک از متغيرهاي پژوهشي(جنسيت ، سن ، ميزان تحصيلات، ميزان تجربه ، نوع رشته ، درجه کارت مربيگري، سابقه ورزشي، سابقه قهرماني، گروه سني ورزشکاران و سطح مربيگري) تبيين و پيش بيني کننده سبک رهبري وظيفه گرايي است ، از تحليل رگرسيون استفاده شد.
يافته هاي اين پژوهش نشان داد که بين جنسيت و سبک رهبري وظيفه گرا رابطه مثبت و معنيداري وجود دارد که با نتايج مطالعات ماهر(١٩٩٧) بورک و کالينز(٢٠٠٢) و درسکات(٢٠٠٢) و تاتلا و همکاران (٢٠١٢ ) همسوست ؛ زيرا آنان نشان دادند که مديران و کارمندان زن در بيشتر مواقع داراي سبک رهبري مشارکتي هستند.
يافته هاي اين پژوهش نشان داد که بين سبک رهبري وظيفه گرا و سن مربيان رابطه معني دار و مثبتي وجود دارد که نتايج با يافته هاي هرسي و بلانچارد(١٩٩٩)؛ رخ بخش (١٣٧٣)؛ کاترين و اسکراگز(١٩٩٤) و تاتلا و همکاران(٢٠١٢) همسو ست ؛ علت آن ممکن است بالارفتن سن وکسب تجربه هاي بيشتر فرد ودر نتيجه کسب اعتماد به نفس بيشتر و واقف بودن به مسائل و پذيرش بيشتر از سوي شاگردان باشد.
نتايج پژوهش نشان داد که رابطه معنيداري بين سبک رهبري وظيفه گرا و سابقه ورزشي وجود ندارد و اين با يافته هاي جباري و همکاران(١٣٧٩) همسوست .