چکیده:
مخارج دفاعی، سهم عمدهای از کل مخارج عمومی را در ایران تشکیل میدهد. بنابراین تعیین سطح بهینهی مخارج دفاعی میتواند نقش مهمی در تخصیص بهینه امکانات مالی بخش عمومی و در نتیجه رشد اقتصادی کشور داشته باشد.در این راستا، هدف اصلی این مطالعه، بررسی اثرگذاری غیرخطی مخارج دفاعی بر روی رشد اقتصادی و تعیین سطح بهینهی آن در ایران، طی سالهای 1391-1338 است. به این منظور از الگوی رگرسیون انتقال ملایم لاجستیک (LSTR) استفاده شده است. نتایج حاصل از برآورد الگوی LSTR، ضمن تأیید تأثیر غیرخطی مخارج دفاعی بر روی رشد اقتصادی، نشان داد که سهم مخارج دفاعی از تولید ناخالص داخلی در قالب یک ساختار دو رژیمی با مقدار آستانهای و بهینه 21 درصد، بر روی درآمد سرانه اثر گذاشته است؛ بهگونهای که سهم مخارج دفاعی از تولید ناخالص داخلی در رژیم اول، بر درآمد سرانه در ایران تأثیر مثبت داشته، درحالیکه در رژیم دوم این اثر منفی است. لذا فرضیه اثرگذاری مخارج دفاعی بر روی رشد اقتصادی به شکل U معکوس، در ایران تأیید میشود
Defense expenditure is identified as a major part of total public expenditure in Iran. Therefore, determining the optimal level of defense expenditure plays an important role in the efficient allocation of financial resources in the public sectors which could lead to the national economic growth. For this purpose, this study was an attempt to investigate the non-linear effect of defense expenditure on economic growth and is also aimed to determine the optimal level of defense sector in Iran between the years of 1959 and 2012. To address this issue, the study was conducted through running a logistic smooth transition regression model (LSTR). The findings of this model revealed that defense expenditure are non-linearly affecting the economic growth. Moreover, the place of defense expenditure in gross domestic production was emerged in terms of two main components including infrastructures which effectively affecting the average income per capita with the optimal level of 21%. Additionally, in terms of defense expenditure place in GDP, the first factor has received the positive effect while the second factor has suffered the negative effect. Finally, the hypothesis of an inverse U-shaped effect of defense expenditure on economic growth was confirmed in this study.
خلاصه ماشینی:
Stroup & Heckelman ٣- پیشینه ی تحقیق به طور کلی مطالعات تجربی انجام شده در زمینه ی رابطه مخارج نظامی و رشد اقتصادی را میتوان در سه دسته کلی طبقه بندی کرد: الف ) دسته اول این مطالعات ، به بررسی رابطه ی علیت میان هزینه های نظامی و رشد اقتصادی پرداخته اند.
مولایی و همکاران (١٣٩٣) و فرزانگان (٢٠١٢) رابطه ی علیت میان هزینه های نظامی و رشد اقتصادی را در کشور ایران به ترتیب طی دوره های زمانی (١٣٨٩-١٣٣٨) و (٢٠٠٧- ١٩٥٧) و با استفاده از آزمون علیت گرنجری تودا و یاماموتو١ (١٩٩٥) مورد بررسی قرار داده اند.
دیآگوستینو و همکاران (٢٠١١) در مقاله ای با عنوان «مخارج بهینه ی نظامی درآمریکا: یک تحلیل سری زمانی»، با استفاده از الگوی رگرسیون انتقال ملایم لجستیک (LSTR) نشان داده اند که ضمن تأیید فرضیه شکل U معکوس میان مخارج نظامی و رشد اقتصادی درآمریکا طی دوره ی زمانی بعد از جنگ جهانی دوم ، مقدار بهینه ی مخارج نظامی در این کشور ٠/٠٦٥ تولید ناخالص داخلی است .
هدف فرعی تحقیق وضعیت مخارج دفاعی کشور طی سال های ١٣٩١-١٣٣٨ در مقایسه با سطح بهینه آن چگونه بوده است ؟ ٤- روش شناسی تحقیق در این مطالعه ، به منظور بررسی تأثیر غیرخطی مخارج دفاعی بر رشد اقتصادی و تعیین سطح بهینه آن در ایران از الگوی رگرسیون انتقال ملایم (STR) استفاده شده است .
نتایج حاصل از برآورد الگوی تحقیق نشان داده که نسبت مخارج دفاعی به تولید ناخالص داخلی، به صورت غیرخطی و در قالب یک ساختار دو رژیمی (با سطح آستانه و بهینه ٠/٠٢١) بر رشد اقتصادی در ایران اثر گذاشته است .