چکیده:
در این تحقیق به دنبال این هستیم که علل متناقضنمایی کلام عارفان را واکاوی کرده و با بررسی
زبان عارف به علل بروز شطح پی ببریم. درخصوص رابطة شطح با مسالة زبان آرای متعدّدی ذکر
شده است. برخی معتقدند که در عالم واقع هیچ تناقضی وجود ندارد بلکه تنها در مقام گفتار
تناقضنمایی بروز میکند. پس ذاتا هیچ تناقضی در مقام عالم واقع وجود ندارد. برخی بر این نظر
بودهاند که عرفا جهت پنهان ماندن حقایق از نااهلان چنین ادبیّات رمز آلودی را پیش گرفتهاند.
برخی هم این تناقضگویی را ناشی از شخصی بودن تجربیّات عرفانی دانستهاند. آرای دیگری نیز
در این خصوص ذکر شده است. علیرغم این که هر کدام از این باورها ممکن است مصداقهایی
داشته باشد آنچه که بیشتر جلب توجه کرد این است که صوفیّه جهت ابراز معانی پرسوز لاهوتی
خویش» هیچ ابزاری جز ابزار الفاظ متداول نداشتند و شطح عمدتا هنگامی به وجود آمده است که
الفاظ متداول را جهت بیان معانی متعالی و متافیزیکی به کار بردهاند. آنگاه که مفاهیم حوزههای
ازلیّت و ابدیّت را در چهار چوب حیات مادّی و شرایط معمول و مرسوم جامعه ابراز میکردند.ء
متناقض نمایی بروز میکرده است.
خلاصه ماشینی:
علیرغم این که هر کدام از این باورها ممکن است مصداقهایی داشته باشد آنچه که بیشتر جلب توجّه کرد این است كه صوفيّه، جهت ابراز معاني پرسوز لاهوتي خويش، هيچ ابزاري جز ابزار الفاظ متداول نداشتند و شطح عمدتاً هنگامي به وجود آمده است كه الفاظ متداول را جهت بيان معاني متعالي و متافيزيكي به كار بردهاند.
» (فعالی، 1381: 24) فارغ از آرای فوق، پژوهش نشان میدهد از آن حیث که برخی از این پارادوکسها در حوزه تبیین معانی متون دینی است، باید اذعان نمود که زبان متون دینی به گونهای است که بر حسب حکمت الهی، معانی لایه لایهای برای آن مقدّر شده، که بتواند بر همه اصناف و افراد، که دارای سطوح علمی متفاوتی هستند، کارامد و هدایتگر و مفید باشد.
» (اقبال لاهوری، بیتا: 34) سنایی معتقد است که عقل و علم معمولی قدرت نیل به حقیقت را ندارد بلکه این ذوق است که به حقیقت نائل میشود؛ بدین ترتیب عقل زبان ذوق را نمیفهمد: عقل ذوقی چو نیستت حاصل به حقیقت کجا شوی واصل (سنایی، 1359: 89) پس ميتوان گفت كه شطح در واقع زبان خاصّ صوفيان است « و لذا براي آشنايان اين زبان و فرهنگ خاصّ، غرابت و اشكالي در كار نيست.
ميتوان گفت زباني كه عرفا در بيان حقايق و ظرايف اين علم به كار ميبرند زبانی ديگر است، زباني است كه با زبانهاي ديگر متفاوت است كه ميتوان گفت شطح يكي از جلوههاي همين زبان است.