چکیده:
تخیل به گواه بسیاری از تئوریسینهای تاریخ هنر عنصر بنیادین خلق آثار هنری است. گاستون باشلار از جمله تئوریسینهایی است که باور دارد تصاویر اساسی حیات، یعنی تصاویری که تخیل زندگی بدون آنها امکانپذیر نمیباشد، تصاویری وابسته و همبسته به عناصر چهارگانهی هوا، خاک، آب و آتش در جهان میباشند که از ابتدا تا به امروز هموار ضامن ارزشهای هستیشناسانه و حیاتی بودهاند. سالوادور دالی (1904-1989)، نقاش اسپانیایی، بهعنوان یکی از برجستهترین هنرمندان سورئالیست قرن بیستم است که عمدتا به خاطر خلق تصاویری گیرا و خیالی در آثار خویش شناخته میشود. در این پژوهش تلاش میشود به آفرینش و بازنمایی جلوههای خیال در آثار سالوادور دالی پرداخته شود؛ بنابراین نگارنده در این تحقیق میکوشد تا با تحلیل پنج اثر شاخص سالوادور دالی به نامهای دو هارکلین (1942)، تلویزیون، ارتباطات، هفت هنر پرجنبوجوش (1947)، ورزشکار کیهانی (1968)، هارمونی کرات (1978) و نبرد در ابرها (1979) بر مبنای رویکرد نقد تخیلی گاستون باشلار به این نتیجه دست یابد که عناصر چهارگانهی جهان بهمنزلهی بنیان خیال در هستی سوژههای انسانی به حساب میآیند.
خلاصه ماشینی:
در این پژوهش تلاش میشود به آفرینش و بازنمایی جلوههای خیال در آثار سالوادور دالی پرداخته شود؛ بنابراین نگارنده در این تحقیق میکوشد تا با تحلیل پنج اثر شاخص سالوادور دالی به نامهای دو هارکلین (1942)، تلویزیون، ارتباطات، هفت هنر پرجنبوجوش (1947)، ورزشکار کیهانی (1968)، هارمونی کُرات (1978) و نبرد در ابرها (1979) بر مبنای رویکرد نقد تخیلی گاستون باشلار به این نتیجه دست یابد که عناصر چهارگانهی جهان بهمنزلهی بنیان خیال در هستیِ سوژههای انسانی به حساب میآیند.
با توجه به آنچه در سرفصل پیشین به نقل از باشلار در باب جایگاه عناصر اربعه (آب، باد، آتش و خاک) در ریشهیابی و شناخت تخیل بیان شد، در انتخاب نمونههای مورد بررسی در این پژوهش سعی میشود به آن دسته از آثار سالوادور دالی پرداخته شود که در آنها عناصر مذکور بازنمایی شده و حضور یافتهاند.
این عناصر در پنج تابلوی دو هارکلین (1942)، تلویزیون، ارتباطات، هفت هنر پرجنبوجوش (1947)، ورزشکار کیهانی (1968)، هارمونی کُرات (1978) و نبرد در ابرها (1979) نمایان است و ما در ادامه سعی میکنیم به تحلیل دقیقی از عناصر خیال موجود در این سه اثر با توجه به رویکرد نقد تخیلی باشلار دست یابیم.
با توجه به آنچه در اینجا به نقل از باشلار ذکر شد، میشود عنوان کرد که سالوادور دالی با انتخاب عنوان ورزشکار کیهانی برای این اثر و بیان تصویری بدیع و ویژه که در ترکیب تصاویر از آن بهره گرفته است، روایتی فلسفهمحور از کیهان ارائه میدهد که گرایشهای تاریخی نیز دارد و در بستری از خیال پدید میآید.