چکیده:
علیرغم این که آموزههای حقوق عمومی به عنوان هنجارهای حاکم بر ساختار و رفتار قدرت سیاسی، ریشه در جغرافیای فکریِ غرب و تاریخ قرون جدید دارد، میتوان رگههائی از اندیشههای دولتپژوهانه را در آراء اندیشمندان قرون گذشته شرق و بهویژه حوزه تمدنی ایران ردیابی کرد. از این میان، آثار سعدی شیرازی ادیب و اندیشمند قرن هفتم هجری، گزارههای متعددی قریب به آموزههای حقوق عمومی مدرن دارد که کمتر مورد مطالعه و تبیین قرار گرفتهاند. پژوهش حاضر با استفاده از روش کتابخانهای به جمعآوری داده ها و با روش توصیفی و تحلیلی به تدوین بحث پرداخته است. حاصل این که، سعدی شیرازی در باور به ریشه مردمی حکومت به عنوان مبنای مشروعیت و شرط بقاء آن، لزوم رعایت حقوق مردم به عنوان هنجار عملکردی حکومت، تأکید بر خِرَدگرائی و شایستهگزینی، قرابتهای شگفتآوری با آموزههای حقوق عمومی مدرن دارد و حتی در بعضی حکایتها، هنجارهای مدرنی چون آزادی نقد، اصل رعایت انتظارات موجه و اصل تناسب را مفهومپردازی کرده است.
Despite the fact that the teachings of public law as norms governing the structure and behavior of political power are rooted in the intellectual geography of the West and the history of modern centuries, traces of governmental studies can be traced in the opinions of Eastern thinkers of the past centuries, especially Iranian civilization. Among these, the works of Saadi Shirazi, a writer and thinker of the seventh century AH, have several propositions close to the teachings of modern public law that have been less studied and explained. The present study uses a library method to collect data and a descriptive and analytical method to formulate the discussion. As a result, Saadi Shirazi has striking similarities with the teachings of modern public law on the popular roots of government as the basis of its legitimacy and condition for its survival, and the need to respect the rights of the people as the functional norm of government and its emphasis on rationalism and meritocracy. In some anecdotes, he has even conceptualized modern norms such as freedom of criticism, the principle of legitimated expectations, and the principle of proportionality.
خلاصه ماشینی:
حاصل اينکه سعدي شيرازي در باور به ريشه مردمي حکومت به عنوان مبناي مشروعيت و شرط بقاء آن ، لزوم رعايت حقوق مردم به عنوان هنجار عملکردي حکومت ، تأکيد بر خردگرايي و شايسته گزيني ، قرابت هاي شگفت آوري با آموزه هاي حقوق عمومي مدرن دارد و حتي در بعضي حکايت ها، هنجارهاي مدرني چون آزادي نقد، اصل رعايت انتظارات موجه و اصل تناسب را مفهوم پردازي کرده است .
اگر بپذيريم که اولين و شايد مهم ترين زمينه موضوعي بروز انديشه هاي حقوق عمومي وجود پديده اي به نام «دولت » است و «حقوق عمومي از دولت بر ميخيزد و بر دولت نيز اعمال ميگردد» (گرجي ازندرياني ، ١٣٩٣، ١٠)، بايد گفت در تاريخ ايران ، اين زمينه موضوعي وجود داشته است ؛ تاريخ ايران ، نشان ها و گزارش هاي موثقي راجع به شکل گيري دولت هاي باثبات و بزرگ ايراني ارائه ميکند.
فلذا به طور ويژه اين پژوهش باور دارد که سعدي شيرازي ، آنگونه که بيشتر مشهور است ، فقط يک شاعر و اديب نيست بلکه ميتوان از منظر جامعه شناسي ، روانشناسي ، سياست و حقوق (عمومي) نيز انديشه هاي او را موضوع توصيف و مورد تحليل قرار داد.
سعدي اگرچه ، حاکم ديار خود «ابوبکر بن سعد بن زنگي » را به القابي چون «خداوند جهان و قطب دايره زمان و قائم مقام سليمان و ناصر اهل ايمان و شاهنشاه معظم ، اتابک اعظم ، مظفرالدنيا و الدين » ميستايد (سعدي ، ١٣٧٥، ١٧)، اما نمونه هاي زيادي از حاکميت هاي مطلقه و استبداد حاکمان ارائه کرده است ؛ براي مثال در حکايتي از يکي از ملوک عجم ياد ميکند که «...