چکیده:
تزاحم قواعد فقهیه و یافتن ملاکی برای تقدم هر یک از آنها بر دیگری، از جمله مباحث حائز اهمیت در فقه اسلامی است که میتواند گرهگشای حل فقهی مسائل مطرح، از جمله مسائل نوظهور باشد. در این نوشتار تلاش شده تا براساس استنباط از منابع نقلی و با بهرهگیری از بیانات فقهای امامیه، ضمن تبیین اهمیت و جایگاه سه قاعدة حایز اهمیت در حوزة سیاست و حکومت، اولویت این قواعد را نسبت به برخی از قواعد دیگر در حوزة سیاست و حکومت نشان داده شود. مطابق نتایج به دست آمده، در تراث فقهی، ضوابطی برای رتبهبندی قواعد نسبت به یکدیگر وجود دارد که ولو آنکه هر یک از آنها به تنهایی تعیینکننده نباشد، لیکن از مجموع آنها میتوان به ملاکاتی دست یافت. همچنین یافتههای تحقیق نشان میدهد در فقه سیاسی شیعه، سه قاعدة حفظ بیضة اسلام، حفظ نظام، حفظ حرمت دماء و نفوس، بر سایر قواعد در این عرصه حاکمیت دارند؛ هرچند که در میان این قواعد سهگانه نیز قاعدة حفظ بیضة اسلام بر آن دوی دیگر حکومت دارد. علیرغم وجود ضوابطی برای رتبهبندی قواعد، در برخی سطوح، شرایط و اقتضائات زمانی و مکانی میتواند در تقدم و تأخر هر یک از قواعد بر یکدیگر، تأثیرات عمیقی بر جای بگذارد.
Based on inferences from narrative resources and statements by Imamiyah jurists, the present study aims to
explain the significance and position of three important principles in the realm of politics and government,
and also display their priority over some other principles in this regard. The method of study is descriptive
analysis and the results showed that in juristic heritage, there are some regulations to set the hierarchy of
principles compared to one another and although each of them per se cannot be determinative, a set of them
can lead us to some criteria. Besides, in Shi’ite political jurisprudence, three principles named maintenance
of the epicenter of Islam (Beyzat al-Islam), maintenance of Islam, and maintenance of blood and life have
priority over some other ones in the realm of governance; however, the first mentioned principle is
dominant over the two others. Although there are some regulations for the prioritization of principles, time
and place circumstances and requirements in some levels can have profound impact on this hierarchy
خلاصه ماشینی:
البته بايد در خصوص ملاکهاي ذکر شده به دو نکته توجه داشت : نخست ، ملاکات تقديم يک قاعده بر قاعدٔە ديگر، که در اينجا به مواردي از آنها اشاره گرديد، ناظر به شرايط عادي و اوليه است ، اما در شرايط ثانوي، و براساس شرايط خاص ، حکم تقدم هر يک از اين موارد، متفاوت ميگردد، لکن در آن صورت نيز بايد به ملاکات توجه نمود و تزاحم قواعد را در چارچوب شرايط ثانوي برطرف کرد.
وجوب حفظ اساس اسلام ، از جمله احکامي است که بر قواعد و احکام در حوزٔە سياست خارجي و روابط بين الملل حاکميت دارد؛ چرا که اجراي اين حکم ، مصالح بيشتري را براي مسلمين تأمين خواهد کرد.
ميرزاي نائيني نيز در بحث ملاک اهميت يک حکم بر حکم ديگر، آن را منوط به ادله و مناسبت حکم و موضوع کرده و حفظ بيضه اسلام را بر هر حکمي مقدم دانسته است : «مسألة الأهمية يختلف باختلاف ما يستفاد من الأدلة و مناسبة الحکم و الموضوع ، فما کان لحفظ بيضة الإسلام يقدم علي کل ّ شي ء» (نائيني، ۱۳۷۶: ج ۱، ص ۳۳۵).
امام خميني ضمن تقسيم دفاع بر دفاع از بيضه و حوزٔە اسلام و دفاع از نفوس مسلمين ، تصريح فرمودند که در صورت خوف به مخاطره افتادن بيضۀ اسلام ، به هر وسيلۀ ممکن و حتي بذل مال و جان ، بايد از آن دفاع کرد: «لو غشي بلاد المسلمين أو ثغورها عدو يخشي منه علي بيضة الإسلام و مجتمعهم يجب عليهم الدفاع عنها بأية وسيلة ممکنة من بذل الأموال و النفوس » (امام خميني، بيتا: ج ۱، ص ۴۸۵، مسألۀ ۱).