چکیده:
هرچند همنشنی( collocation )یکی از مهمترین و مشکلترین جنبههای یادگیری زبان دوم است ولی عمدتا مورد کمتوجهی محققان و معلمان زبان بوده است،لذا هدف از مقاله حاضر بررسی تأثیر نوع آزمون و مهارت زبانی بر تشخیص کلمات همنشین انگلیسی توسط دانشآموزان ایرانی میباشد.برای این منظور ابتدا آزمون استاندارد نلسون از یکصد زبانآموز ایرانی برای تعیین سطح آنها گرفته شد.براساس پراکندگی نمرات در این آزمون،دانشآموزان به سطوح پائین،متوسط و بالا گروهبندی شدند.سپس چهار نوع آزمون واژههای همنشین شامل آزمون بند( cloze test )،چند گزینهای( multiple-choice )،پرکردن جاهای خالی( fill-in-the-blanks )و ترجمه گرفته شد.به دنبال آن از روش آماری manova برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد.از نتایج به دست آمده چنین میتوان نتیجه گرفت که مهارت زبانی و نوع آزمون تأثیر بسزایی بر تشخیص واژههای همنشین انگلیسی توسط زبانآموزان ایرانی دارد.این نتایج میتواند مورد استفاده معلمان و برنامهریزان زبان و همچنین دستاندکاران تهیه آزمون قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
"هرچند همنشنی( collocation )یکی از مهمترین و مشکلترین جنبههای یادگیری زبان دوم است ولی عمدتا مورد کمتوجهی محققان و
معلمان زبان بوده است،لذا هدف از مقاله حاضر بررسی تأثیر نوع آزمون و مهارت زبانی بر تشخیص کلمات همنشین انگلیسی توسط
دانشآموزان ایرانی میباشد.
برای این منظور ابتدا آزمون استاندارد نلسون از یکصد زبانآموز ایرانی برای تعیین سطح آنها گرفته شد.
پراکندگی نمرات در این آزمون،دانشآموزان به سطوح پائین،متوسط و بالا گروهبندی شدند.
سپس چهار نوع آزمون واژههای همنشین
شامل آزمون بند( cloze test )،چند گزینهای( multiple-choice )،پرکردن جاهای خالی( fill-in-the-blanks )و ترجمه گرفته شد.
دنبال آن از روش آماری manova برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد.
از نتایج به دست آمده چنین میتوان نتیجه گرفت که مهارت زبانی
و نوع آزمون تأثیر بسزایی بر تشخیص واژههای همنشین انگلیسی توسط زبانآموزان ایرانی دارد.
این نتایج میتواند مورد استفاده معلمان و
برنامهریزان زبان و همچنین دستاندکاران تهیه آزمون قرار گیرد.
کلیدواژهها:واژههای همنشین،مهارت زبانی،روشهای آزمون،زبانآموزان ایرانی."