چکیده:
ازدواج از مهمترین رویدادهای زندگی هر فرد است که میتواند در تامین سلامت جسمانی و روانشناختی افراد تاثیر بسزایی داشته باشد، با این وجود فرزندآوری رویداد مکمل دیگری است که رنگ و لعاب ویژه ای به زندگی زوجین میبخشد. هدف از این پژوهش مقایسۀ رضایت زناشویی، هوش عاطفی و بهزیستی ذهنی در زنان متاهل با و بدون فرزند در شهر اصفهان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع علّی-مقایسهای بود. جامعۀ آماری شامل کلیۀ زنان متاهل دارای فرزند و بدون فرزند در شهر اصفهان در سال 1400-1399 بود. نمونه شامل 30 زن متاهل دارای فرزند و 30 زن متاهل بدون فرزند بود که به شیوۀ در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامههای رضایت زناشویی اینریچ، بهزیستی ذهنی، و هوش عاطفی پاسخ دادند. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره (مانوا) در نرم افزار SPSS-26 تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که زنان متاهل با و بدون فرزند در متغیرهای رضایت زناشویی، هوش عاطفی و بهزیستی ذهنی تفاوت معناداری با یکدیگر داشتند و میانگین این سه متغیر در زنان متاهل با فرزند بالاتر از زنان متاهل بدون فرزند بود (746/76=F، 001/0>P و 804/0=η). در نتیجه گیری از یافته های پژوهش می توان گفت که فرزندآوری تاثیر بسزایی در پرورش هوش عاطفی زنان و ارتقاء بهزیستی ذهنی آنان دارد و زندگی زناشویی را برای زنان معنادارتر نموده و احساس رضایت زناشویی را در آنان بالا می برد.
خلاصه ماشینی:
با این وجود، یافتههای برخی از تحقیقات نشان دادهاند که داشتن فرزند و ورود به مرحلۀ والدینی میتواند منجر به آشفتگی روابط زوجین شود و با افزایش استرس و مسئولیتها و کاهش فعالیتهای مشترک بین آنها، منجر به کاهش رضایت زناشویی و سطح بهزیستی روانشناختی آنان گر -Soderberg, Christensson, Lundgren & Hildingsson -Umberson & Gove - marital satisfaction -Karney & Bradbury - Jiang, Wang, Zhang, Liu, Ding & et al از دیگر متغیرهای روانشناختی که با داشتن فرزند و همچنین کیفیت زندگی زناشویی در ارتباط است، متغیر بهزیستی ذهنی 1 است.
بعنوان 10 xt="-Galdiolo"/>xt="-Galdiolo"/> (2010) نشان داده است که -mental well-being -Ryff -Dockery -Vanassche, Swicegood & Matthijs - Clark, Diener, Georgellis & Lucas - Sanders -emotional intelligence -Fakunmoju & Bammeke -Palkovitz, Marks, Appleby & Holmes -Galdiolo شایستگیهای احساسی و هوش عاطفی افراد را تحت تاثیر قرار دهد و آنان را در سطح بالاتری نسبت به قبل قرار دهد.
همانطور که در این جدول دیده می شود، آمارۀ F برای تمامی آزمون های مورد استفاده شامل اثرپیلای، لامبدای ویلکز، هتلینگ و بزرگترین ریشه روی معنادار می باشد (01/0>P) و این نشان میدهد که بطور کلی بین زنان متاهل دارای فرزند و زنان متاهل بدون فرزند از نظر رضایت زناشویی، هوش عاطفی و بهزیستی ذهنی تفاوت معناداری وجود دارد (746/76=F، 001/0>P و 804/0=η).
همچنین، نتایج تفکیکی تحلیل مانوا در جدول 3 (ردیف دوم) نشان میدهد برای متغیر بهزیستی ذهنی آمارۀ F تحلیل واریانس در سطح کوچکتر از 01/0 معنادار است، همچنین اندازه اثر مشاهده شده برای این متغیر 629/0 میباشد که بدین معناست که حدود 63 درصد از بهزییستی ذهنی در زنان متاهل با فرزند و بدون فرزند متفاوت است.