چکیده:
کتابهای تفسیری از پرسابقهترین تألیفات در حوزة علوم اسلامی، بهتدریج توسعه یافته و با گرایشهای متنوع ادبی، روایی، عرفانی، فلسفی، اجتماعی و طبیعی به شرح آیات پرداختهاند. با توجه به تعامل میان متن و بافت که با وساطت مؤلف و عناصر شناختی و غیرشناختی او صورت میپذیرد، این کتابها تحولی را تجربه کردهاند. موضوع این مقاله بررسی این تحول است تا بدانیم آیا پدیدهای به نام انباشتگی یا تحول مفهومی بر روی واژگان مرتبط با خانواده رخ داده است یا خیر. از بررسی کتب - با توجه به توالی تاریخی ـ بر میآید تا صدوپنجاه سال اخیر انباشتگی یا تحول مفهومی دربارة شماری از این مفاهیم رخ داده و بهتدریج برخی ذهنیتهای فرهنگی مفسران در قالب مثالها یا توضیحات آنها یا با استناد به پارهای از روایات و نادیده گرفتن پارهای دیگر به عنوان معنای لفظ به مخاطبان این کتابها القا شده است. این انباشتگی به معنای انضمام تدریجی مفاهیمِ نسبتاً سلطهمحور را میتوان در ذیل آیات تا پیش از صدوپنجاه سال اخیر (بهطورعمده تفاسیر اهلسنت) اثبات کرد. درمقابل، تفاسیر صدوپنجاه سال اخیر تحول دیگری را گزارش میدهند که ادبیات مداراجویانهتر و اقناعیتری را به کار میبرند که دربردارندة واژگان جانبدارانهتری در زمینة زن و خانواده است. در هردو برهه میتوان تأثیر عوامل غیرشناختی را در تفاسیر اثبات کرد. حیطة بررسی این مقاله، قوامیت و واژگان حوزة نشوز است.
In the realm of Islamic sciences, interpretive books are regarded as the oldest writings which have gradually developed and have interpreted verses by applying various literal, narrative, mystical, philosophical, social and natural tendencies. Due to the interaction between the text and the context, which is affected by the mediatory role of the author and his cognitive and non-cognitive elements, these books have undergone some changes. Examining the foresaid evolution is the focal point in this article to analyze whether accumulation or conceptual evolution has occurred for family-related terms. From the study of books - according to the historical sequence - it seems that in the last one hundred and fifty years there has been accumulation or evolution of concepts about a number of these terms; hence, gradually some cultural mindsets of commentators in the form of their examples or explanations or their reference to some narrations and ignoring other parts as the literal meaning of the word has been instilled in the mind of the audience of these books. The foresaid accumulation defined as the gradual integration of relatively hegemonic concepts, can be proved in the verses before the last one hundred and fifty years ago (mainly in Sunni interpretations). In contrast, the interpretations of the last one hundred and fifty years explain another evolution that applies a more tolerant as well as persuasive literature that includes more biased terms regarding the issues of women and family. In both historical periods, the influence of non-cognitive factors on the interpretations can be proved. The scope of this article is limited to the consistency and terms related to domain of Noshuz.
خلاصه ماشینی:
دغدغـۀ اصـلي بـراي سـامان دادن به اين پژوهش صرفا بررسي وقوع يا عدم وقوع انباشت مفهومي در تفاسير دانشـمندان مسلمان است ؛ اتفاقي که منشأ آن لغت يا احاديث معتبر نيست ؛ چه اينکه درواقع ايـن مسـئله به عنوان يک امر تاريخي در بستر آثار مفسران قرآن کريم مورد توجـه قـرار گرفتـه اسـت ؛ کتاب هايي که خاستگاه تحليل آنان قرآني است که نه تنها با واژگان ، بلکه بـا مضـاميني کـه در سياق و با کمک قيود القا ميکند، برداشت هاي لغويان را نيز اصلاح ميکند.
فضل : با وجود اطلاق آيه دربارة «فضل »، اغراق در تفسـير معنـاي آن و کوشـش بـراي عرضۀ فهرست بزرگي از تفاوت هاي ميان مردان و زنان کـه بخـش زيـادي از آنهـا فقهـي و بخشي نيز تابع شرايط زماني و عرفي و سليقۀ ذهني مفسر است ، از ويژگيهاي دستۀ زيـادي از تفاسير است ؛ مانند تفسـير طبرانـي (طبرانـي، ٢٠٠٨م ، ج ٢، ص ٢٣١)؛ الواضـح فـي تفسـير القرآن الکريم که بـه فهرسـت طبرانـي، بهـرة مـردان از غنـايم جنگـي را افـزوده (دينـوري، ١٤٢٤ ق ، ج ١، ص ١٥١)، بيآنکه به ارتباط معنايي ميان قواميت مردان بر زنـان در خـانواده و بهره از غنايم جنگي اشاره کرده باشد، تفسير مکيبن حموش کـه آورده اسـت : «هـو جـودة العقل والتمييز والإنفاق ، وسوق المهر والجهـاد وجـواز الشـهادة وغيـر ذلـک ، کلـه فضـل بـه الرجل علي المرأة» (مکيبن حموش ، ١٤٢٩ق ، ج ٢، ص ١٣١٣)؛ جرجاني کـه پـس از معنـاي «قوامــون » آورده : «بســبب مــا فضــلهم اللــه علــيهن فــي العقــل والشــهادة والجهــاد والولايــۀ والإمامـــۀ...