خلاصه ماشینی:
"او که از سرآمدان حیطهی مدیریت دوران خویش نیز به شمار میرفت،در سال 1967 در کنفراس سالانهی«انجمن مدیران آمریکا»اشتیاق فراوان برای بردن و اول شدن در هر کاری را جزو تعدات انسان اعلام کرد و بر این نکته پای فشرد که«مدیریت و رهبری»،یعنی «توانایی هدایت مردم»،ولی از آن مهمتر این است که«مردم مورد هدایت،چنین هدایتی را بپذیرند».
او«اقتدار»را از ویژگیهای مدیر نمیشمارد و حتی «میزان علم و معرفت»را نیز برجستگی مدیر نمیپندارد،بلکه«اصل تفاوت را در بودن یا نبودن اراده»میداند و به همین دلیل تأکید میکند:«اگر مدیران نتوانند نظم را برقرار کنند،و اگر نتوانند این نظم را در عمل تقویت و کاملا اعمال کنند،شکست در انتظارشان است.
یکی از مربیان بزرگ ورزش کشورمان که فلسفهی زندگیاش مایههای ارزشی فراوانی داشت، مرحوم پرویز دهداری است که حتی ونس لامباردی در حال تشویق تیمش اگر یک جلسه تمرین تیم فوتبالش به طور کامل اجرا نمیشد،احساس بدی پیدا میکرد و مهمتر از همه ورزشکار را به لحاظ فنی مورد تردید قرار میداد.
و دیگران اگر مدیران نتوانند نظم را برقرار کنند،و اگر نتوانند این نظم را در عمل تقویت و کاملا اعمال کنند، شکست در انتظارشان است لامباردی خوب میدانست که برای رسیدن به حد کمال،حتی در فوتبال،چیزی بیش از سرسختی و استحکام سنگ گرانیت لازم است و خود او سرسختتر از گرانیت بود دربارهی او گفتهاند،او به نیکی «طبیعت بشر را میشناخت و میدانست که چگونه باید افراد را هدایت و اداره کرد»."