چکیده:
تحقیق حاضر با هدف بررسی ظرفیت دانش داخلی و خارجی سازمان با هوشمندی استراتژیک انجام شد. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری دادهها توصیفی از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری تحقیق حاضر را مدیران و کارشناسان 30 سازمان، به تعداد 269 نفر تشکیل دادهاند که حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 262 نفر برآورد شد؛ و نمونهگیری به روش تصادفی طبقهای انجام گردید. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه محققساخته بود که روایی آن با استفاده از میانه و نظریات علمی و نظر استاد راهنما به صورت محتوایی تعیین شد و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برای هوشمندی استراتژیک 0/84 برای ظرفیتهای دانش داخلی و خارجی 0/77 و در مجموع 0/89 برآورد شد. برای تحلیل دادهها از نرمافزار spss ورزژن 22 استفاده گردید. نتایج پژوهش بیانگر آن است که رابطه معناداری بین متغیرهای پژوهش وجود دارد؛ و سازمانهایی که ظرفیتهای دانش بالاتری دارند از هوش استراتژیک بالاتری نیز برخوردارند.
خلاصه ماشینی:
براي تصميم گيري صحيح در زمينه سرمايه هاي انساني، ساختاري و ارتباطي در سازمان ، بايد عوامل مؤثر بر آن ها را شناسايي کرد تا بدين 1 Intelligence 2 gabber 3 knowledge management 4 Business Intelligence 5 Competitive intelligence 6 Strategic intelligence 7 Grewal & Tansuhaj 8 Massa&Testa 9 Richard & Russell وسيله ، امکان به کارگيري صحيح داراييهاي دانش را با توجه به اهداف و شرايط محيطي فراهم کرد.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) مطابق با جدول (٣) نتايج مربوط به بررسي فرضيه اول نشان داد که مقدار آماره پيرسون (٠/٨٨٢) در سطح کمتر از ٠/٠١ معنادار است و بر اساس ضريب تعيين (r٢) بدست آمده ٧٧/٧ درصد واريانس " ظرفيت دانش داخلي " و " هوش تجاري " مشترک بوده است بنابراين مي توان چنين اذعان نمود که رابطه ميان متغيرهاي فوق در سطح اطمينان ٠/٩٥ معني دار است .
جدول (٨) ضريب همبستگي بين ظرفيت دانش خارجي سازماني با هوش تجاري (به تصویر صفحه مراجعه شود) مطابق با جدول (٨)، نتايج مربوط به بررسي فرضيه ششم نشان داد که مقدار آماره پيرسون (٠/٧٩٣) در سطح کمتر از ٠/٠١ معنادار است و بر اساس ضريب تعيين (r٢) بدست آمده ٦٢/٨ درصد واريانس " ظرفيت دانش خارجي " و " مديريت دانش " مشترک بوده است بنابراين مي توان چنين اذعان نمود که رابطه ميان متغيرهاي فوق در سطح اطمينان ٠/٩٥ معني دار است .