چکیده:
مقاله حاضر به تحلیل رمان زن در ریگ روان اثر کوبو آبه نویسنده پیشگام قرن بیستم ژاپن میپردازد. او نویسندهای ست متعهد که تأثیرات جنگ، جامعه مدرن و سرگشتگی انسان در رویارویی با این مسائل را در آثارش گنجانده و از اینرو با خوانش آثار او با مفاهیمی مانند بحران هویت و از خودبیگانگی برخورد میکنیم. او هر کدام از شخصیتهایش را در موقعیتی ناب و استثنایی قرار میدهد؛ تصمیماتی که توسط آنها گرفته میشود و تغییراتی را که در زندگیشان تجربه میکنند، نمایانگر بحرانهای واقعی موجود در جامعه آن روزگار است که نویسنده میکوشد آن را در قالب رمان، شعر یا تئاتر بیان کند. حالآنکه این تغییرات بر اثر چه عواملی صورت میپذیرد و چه روندی را طی میکند، در آثار گوناگون او با هم تفاوت دارد. در این مقاله تلاش کردهایم تا با تحلیل اثر زن در ریگ روان روند تغییرات احساسی قهرمان داستان، نیکی جومپی را با رویکرد نشانه- معناشناسی عواطف بررسی کنیم تا بتوانیم در انتها به الگویی از این روند درونی تغییرات احساسی که در واقع نشأت گرفته از دنیای خارج و فشارهای بیرونی است دست یابیم.
The present article analyzes a Japanese novel, The Woman in the Dunes written by Kobo Abe. He has shown the effects of World War II, modern society, and human confusion in dealing with these issues. We learn about concepts such as identity crisis and alienation. Actually He puts each of his characters in a special and exceptional situation, the decisions made by these people in this situation, changes that occur in the quality of their lives and even the experience they gain from these changes represent the real crises in the society of that time. In this article, we have tried to analyze one of his novels, to find another kind of identity change. We intend to examine the emotional changes that occur to Niki Jumpei, throughout the story by semiotics of emotion to gain a model of this inner process of emotional changes that actually originated from the outside world and external pressures.
خلاصه ماشینی:
هدف از اين مقاله آن است تا هر يک از حالت هاي کنش گران را بررسي کنيم ، که در هرفصل از کتاب به صورتي پر رنگ نمود دارند، و در کنار ديگر مطالعاتي که درباره اين اثر صورت گرفته ، احساسات وابسته به اين مراحل و نمودهاي خارجي آن ها را شناسايي کرده و هم چنين روند تبديل احساسات منفي ٣ نظير خشم و عصبانيت به احساساتي مثبت ٤ و يا خنثي ٥ نظير آرامش و سازش و اميد و همچنين عوامل تشديدکننده و تقويت کننده آن ها را واکاوي نماييم .
Des états de choses aux états d’âmes ٣ Jean-Claude Coquet ٤ La Quête du sens : le langage en question ٥ Pouvoir comme passion ٦ Tension et signification ٧ Passions sans nom ٨ Physis et Logos.
از اين جا ميتوان درک کرد که سوژه داراي يک وجود وجهي است که ميتواند درهر لحظه مشوش شود و حالت روحياش درهم بريزد، و اين يا به خاطر تغييراتي است که خود در ارزش هاي ابژه ها پديد آورده (خوش آمدن ، تنفر، و غيره ) و يا به دليل تغييراتي است که کنش گران ديگر در همين محيط ايجاد کرده اند (براي مثال تحريک حسادت ).
(آبه ، ١٣٨٣: ٥٤) نيکي در اين صحنه خود را به دام افتاده و فريب خورده ميداند و غير از الگوي خارجي که شامل روستاييان (زورگو) و زن (همدست ) است ، شن نيز قدرت و جبروت خود را به رخ ميکشد و بيش از پيش او را عصباني کرده و او را به سرحد جنون ميرساند که در مرحله توليد احساس يا شوش ، هويت عاطفي او قابل شناسايي است : انگار که ديوانه شده باشد، بناي فرياد کشيدن گذاشت .