چکیده:
در فقه شیعی شرایطی برای عالمی که محل رجوع عموم مردم قرار می گیرد بیان شده است که منحصر در ویژگی های علمی و معرفتی نیست بلکه برخی خصوصیات غیر معرفتی نیز برای مرجعیت ذکر شده است، آیا این شرایط، تعبّدی اند یا بر اساس نتایج معرفتی ای که به دنبال دارند وضع شده اند؟ اگر تأثیر معرفتی این عوامل ثابت شود ممکن است با توجه به ملاک فوق، شرایط مرجعیت را مورد بازنگری قرار داد؟ به نظر می رسد با توجه به تأثیر این شرایط در باورها می توان گفت این عوامل علاوه بر اینکه از رجوع به افرادی که تعمدا در فقه انحراف بوجود می آورند جلوگیری می کند مانع از این می شود که فقیه تحت تأثیر این عوامل، از حقیقت دور شده و باورهای نادرستی پیدا کند هرچند در این اشتباه تعمّد نداشته باشد. بررسی نقش عوامل مختلف بر معرفت فقیه، زاویه جدیدی را در تعیین و تنقیح شرایط مرجعیت و احراز اعلمیت می گشاید.
In Shi’a jurisprudence, conditions have been expressed for a jurisprudent, as a
reference of the public, which are not limited to scientific and epistemological
properties, i. e. , some non-epistemological properties are also mentioned for
authorities. Are these conditions embedded or based on the epistemic results
that they have? If the epistemic influence of these factors is proven, considering
the above criteria, is it possible to revise the conditions of authority? It seems
that considering the effect of these conditions in beliefs, this can be said such
factors prevent referrals to those who purposely create distortions in
jurisprudence, and also prevent the jurisprudent from being influenced by these
factors, getting away from the truth and going towards false beliefs. Investigating
the role of various factors on the knowledge of the jurisprudents introduces a
new insight into the determination and enrichment of the conditions of
authorities and authentication.
خلاصه ماشینی:
به جز دو شرط اخیر که از امور معرفتی به شمار می آیند؛ سایر شرایط فی نفسه معرفتی نیستند، اما آیا این امور هیچ اثر معرفتی ندارند و صرفا برای جلوگیری از انحراف تعمّدی قرار داده شده اند یا اینکه در فرآیند استنباط موجب تغییراتی در باور فقیه می شوند؟ در متون دینی ادیان مختلف بر نقش اموری غیر معرفتی در فهم انسان تأکید شده است که در رأس آن ها گناه است، برخی از اندیشمندان غرب و شرق نیز تاثیر این امور بر باورها را پذیرفته اند، چه کسانی و با چه تبیینی در مورد فرآیند باور و تاثیر باورها از آنچه خارج از حوزه معرفت است سخن گفته اند؟ استاد ملکیان می گوید در مورد رابطهی احساس که عاملی غیر معرفتی است و باور چهار نظر وجود دارد: نظر اول: این دو رابطهی علی و معلولی ندارند.
تاثیر اراده بر باور را در مسیحیت شاید اولین بار آگوستین مطرح کرد، او کسب معرفت را متأثر از جنبه های ارادی می دانست و می گفت پژوهش میل برای شناخت است آگوستین در تعبیری می گوید: «آیا اگر کسی نخواهد باور می آورد یا اگر آن را اراده کرده باشد، باور نمی آورد؟ در واقع چنین موضعی محال است» (پورسینا، 2006، ص227) این سخن را آگوستین از دو جنبه تبیین می کرد؛ جنبهی اول این که معرفت در صورتی حاصل می شود که شخص اراده کند به آنچه در مخزن حافظه موجود است توجه کند، اما وجه دوم، آگوستین به آنچه در مورد نقش گناه و امیال در معرفت ذکر کردیم باز می گردد، آگوستین می گوید اشخاص در جمع آوری ادله و بررسی آن ها به سمتی حرکت می کنند که میل و اراده شان آن ها را به آن سمت می کشاند.
Ahl Al-Bayt Institute for Research and Publication of Knowledge [In Persian] Saduq.
Islamic Publication and Culture House [In Persian] Tabatabai, S (1988).