چکیده:
هدف : تاکنون پژوهش های صورت گرفته درباره انقلاب اسلامی بر جنبه های ساختاری، فرهنگی، اقتصادی و مذهبی متمرکز بوده است و کمتر پژوهشی به ویژگیهای جامعه شناختی سلوک رهبران رژیم پهلوی و انقلاب اختصاص یافته است . بنابراین هدف این پژوهش ، مطالعه جنبه های مغفول شکل گیری انقلاب با تمرکز بر شناخت خصلت ها و عملکرد شاه و رهبر انقلاب یعنی امام خمینی(ره ) در میدان سیاسی و اجتماعی ایران است . روش شناسی پژوهش : روش پژوهش ما کیفی است و در این مقاله با بهـره گیـری از نظریـه پراتیـک «پیـر بوردیو» جامعه شناس فرانسوی، تلاش کردیم نبرد میان شاه و امام را از زاویه تاثیرگذاری خصلت ها و سرمایه ها در میدان سیاسی ایران در سال ٥٧ مورد تبیین قرار دهیم . یافته ها: یافته های تحقیق نشان میدهد که امام خمینـی(ره ) بـا اتکـا بـر سـلوک شخصـی و جهـان نمـادین اسلامی - شیعی نسبت به خصلت ها و سلوک شاه ، نزدمردم جـذابیت بیشـتری پیـدا کـرد و بـا اتکـا برسـرمایه نمادین ، میدان سیاسی و اجتماعی مبارزه علیه رژیم پهلوی را از آن خود ساخت . نتیجه گیری: بررسی جامعه شناختی سلوک شخصی امام خمینی(ره ) و شاه براساس نظریه «بوردیو» نشان میدهد که در میدان سیاسی - اجتماعی دهه ٥٠ شمسی در ایران ، امام توانست باورهای مردم را متحول نماید و با نمادین ساختن میدان مبارزه ، قدرت فیزیکی و دستگاه سرکوب رژیم پهلوی را با فروپاشی روبه رو سازد.
Objective: Most of the research on the Islamic Revolution has focused on structural, cultural, economic and religious aspects, and less research has focused on the sociological characteristics of the behavior of the leaders of the revolution and the Pahlavi regime. Therefore, the purpose of this article is to study the dimensions of the Islamic Revolution with a focus on recognizing the characteristics and actions of the Shah and Imam Khomeini in the political and social field of Iran.Research Method: Our research method is qualitative and in this article, using the practice theory of Pierre Bourdieu, a French sociologist, an attempt is made to study the conflict between the Shah and the Imam from the perspective of the influence of Habitus and capitals in the Iranian political field in 1979.Findings: Findings of the article show that Imam Khomeini, relying on his personal behavior and the symbolic Islamic-Shiite world in comparison with the characteristics and behavior of the Shah, became attractive to the people and created a political and social field of struggle against the Pahlavi regime by symbolic capital.Conclusion: A sociological study of the personal behavior of Imam Khomeini and the Shah based on Bourdieu's theory shows that in the political field of the 1970s, the Imam changed the minds of the people and overthrew the Pahlavi regime by symbolizing the battlefield.
خلاصه ماشینی:
روش شناسي پژوهش : روش پژوهش ما کيفي است و در اين مقاله با بهـره گيـري از نظريـه پراتيـک «پيـر بورديو» جامعه شناس فرانسوي، تلاش کرديم نبرد ميان شاه و امام را از زاويه تأثيرگذاري خصلت ها و سرمايه ها در ميدان سياسي ايران در سال ٥٧ مورد تبيين قرار دهيم .
يافته ها: يافته هاي تحقيق نشان ميدهد که امام خمينـي(ره ) بـا اتکـا بـر سـلوک شخصـي و جهـان نمـادين اسلامي - شيعي نسبت به خصلت ها و سلوک شاه ، نزدمردم جـذابيت بيشـتري پيـدا کـرد و بـا اتکـا برسـرمايه نمادين ، ميدان سياسي و اجتماعي مبارزه عليه رژيم پهلوي را از آن خود ساخت .
نتيجه گيري: بررسي جامعه شناختي سلوک شخصي امام خميني(ره ) و شاه براساس نظريه «بورديو» نشان ميدهد که در ميدان سياسي - اجتماعي دهه ٥٠ شمسي در ايران ، امام توانست باورهاي مردم را متحول نمايد و با نمادين ساختن ميدان مبارزه ، قدرت فيزيکي و دستگاه سرکوب رژيم پهلوي را با فروپاشي روبه رو سازد.
برمبناي نظريه مطرح شده ، چارچوب نظري اين پژوهش بدين صورت است که در ميانه سال ٥٧ که انقلاب اسلامي فراگير شد، امام خميني(ره ) با اتکا بر خصلت هاي شخصي و وجود سرمايه نمادين بر ويرانه هاي سرمايه نمادين شاه فائق آمد و با تسخير اذهان مردم ، رهبري بلامنازع و مشروع جامعه ايران را کسب کرد.
Class, Politics and Ideology in the Iranian Revolution, Translated by Mohammad Salar Kasraei, Tehran: Center for Rethinking of Islam and Iran.