چکیده:
این پژوهش به بررسی نقش دانش ضمنی می پردازد که اثربخشی و بهره وری سازمانی را نشان می دهد. برای انجام این تحقیق و ارزیابی اعتبار مدل و فرضیه های آن، 250 پرسشنامه به صورت نمونه برداری تصادفی با استفاده از فرمول Cochran در بین مدیران و کارمندان شعب مختلف بانک سپه در شهر تهران توزیع و تعداد 210 پرسشنامه دریافت شد. فرمول Cochran با 0.05 درصد سطح خطا، 95 درصد سطح دقت و اندازه نمونه بیشتر از 196 در نظر گرفته شد. اعتبار پرسشنامه ها با استفاده از روش اعتبارپذیری محتوا مورد بررسی قرار گرفت. ضریب آلفای کرونباخ و قابلیت اطمینان پرسشنامه با استفاده از نرم افزار SPSS محاسبه شد. نتایج نشان می دهد که ضریب آلفا برای کل پرسشنامه دارای سطح بالای روایی 0.974 درصد است. همچنین اثبات شد که تاثیر مثبت این عوامل بر نوآوری و رقابت پذیری سازمانی منجر به سطح بالاتر بهره وری می شود و کارمندان متمرکز بر اشتراک گذاری دانش ضمنی دارای اثرات مثبتی بر بهره وری سازمان هستند. در نهایت مطالعه حاضر به این نتیجه گیری می رسد که نه تنها بهره وری سازمانی در اثر به اشتراک گذاری دانش افزایش می یابد، بلکه همچنین سهم نوآورانه کارکنان در نتیجه استفاده از دانش، تخصص و تجارب دیگران افزایش می یابد.
This study examines the role of tacit knowledge that shows organizational productivity and efficiency. To conduct this research and evaluate the validity of the model and its hypotheses , 250 questionnaires were distributed by random sampling using Cochran formula among managers and employees of different branches of Sepah Bank in Tehran and 210 questionnaires were received totally. The Cochran formula was considered with 0.05% error level, 95% accuracy level and sample size greater than 196. The validity of the questionnaires was assessed using the content validation method. Cronbach's alpha coefficient and reliability of the questionnaire were calculated using SPSS software. The results show that the alpha coefficient for the whole questionnaire has a high level of validity of 0.974%. It was also proven that the positive impact of these factors on organizational innovation and competitiveness leads to a higher level of productivity and employees focused on sharing tacit knowledge have positive effects on organizational productivity. Finally, the present study concludes that not only organizational productivity increases through knowledge sharing, but also the innovative contribution of employees increases as a result of using the knowledge, expertise and experiences of others.
خلاصه ماشینی:
همچنين اثبات شد که تاثير مثبت اين عوامل بر نوآوري و رقابت پذيري سازماني منجر به سطح بالاتر بهره وري مي شود و کارمندان متمرکز بر به اشتراک گذاري دانش ضمني داراي اثرات مثبتي بر بهره وري هستند.
ايران زاده و همکاران (١٣٩٤) به بررسي رابطه مولفه هاي مديريت دانش و بهره وري (فرهنگ فرايند عمل ، سياست ها و فناوري) با روش توصيفي-پيمايشي و نوع تحقيق کاربردي پرداخته اند جامعه آماري اين تحقيق را کارکنان موسسات مالي و اعتباري شهرستان تبريز تشکيل مي دهند که از بين آنان ١٩٥ نفر به عنوان نمونه به منظور گردآوري اطلاعات از پرسشنامه جمعيت شناختي، مديريت دانش و پرسشنامه بهره وري منابع انساني انتخاب شدند.
در نتيجه ، از مجموع هشت فرضيه ارائه شده در مدل پژوهش براي تمامي فرضيه هاي مطرح شده در مدل پژوهش ، در سطح خطاي ٥%، شواهدي مبني بر رد آنها به دست نيامده است و تاثير ابعاد مديريت دانش بر بهره وري نيروي انساني تاييد مي گردد.
حسين پور و همکاران (١٣٩٢) به بررسي رابطه بين مديريت دانش بهره وري در کارکنان سازمان ها با شيوه تحقيق کتابخانه اي مي پردازد و از نتايج مطالعات ميداني نيز استفاده گرديده است .
نتايج اين پژوهش با استفاده از نرم افزار ٢٠-SPSS مورد بررسي قرار گرفت و نشان داد که بين مديريت دانش و بهره وري کارکنان رابطه معني داري (٠٠٠١>p) وجود دارد.
مهم ترين يافته اين است که مولفه هاي مديريت دانش تاثير مثبتي بر رقابت پذيري سازماني و نوآوري دارد که منجر به بهبود بهره وري سازماني مي شود.