چکیده:
یکی از مسائل چالشانگیز در مطالعات قرآنی و حدیثی، روایاتی هستند که بر تحریف آیات قرآن اشاره دارند. از معروفترین آنها، روایاتی هستند که از قرآنی بودن آیۀ موسوم به «رجم» سخن میگویند. بسیاری از مفسران اهلسنت، ضمن گزارش و پذیرش این روایات، نظریۀ نسخ التلاوه را مطرح نمودند. یافتههای پژوهش حاضر حکایت از آن دارند: 1. از مجموع 58 تفسیر اهلسنت که روایات را گزارش کردهاند، سه رویکرد وجود دارد: الف) نسخ تلاوت و عدم نسخ حکم: 40 تفسیر، ب) گزارش روایات بدون بیان نظر: 12 تفسیر؛ ج) تشکیک در صحت روایات: 6 تفسیر؛ 2. وجه مشترک اسناد همۀ روایات، ختم آنها به صحابی است و احتمال اعمال نظر صحابه وجود دارد؛ 3. محتوای روایات آیۀ رجم با ادلۀ قرآنی، روایی، فقهی، عقلی و ادبی در معرض نقد هستند؛ 4. به نظر میرسد روایات آیۀ رجم ریشه در تورات داشته و به مصادر اسلامی راه یافته است.
One of the most challenging issues in Qur’anic and hadith studies is concerned with the narrations that refer to the distortion of Qur’anic verses. Among them one may points to the famous narrations speaking of the Qur’anic “Rajm (shooting)” verse. Reporting and accepting these narrations, many Sunni exegetes proposed the theory of Naskh al-Talawah (abrogation of reading). Findings of this research show that: 1) Among 58 Sunni exegeses that have reported the narrations there are three approaches: a- abrogation of reading and non-abrogation of the command: 40 exegeses, b- reporting narrations without comments: 12 ones, c- doubt in the authenticity of the narrations: 6 ones. 2) The common feature of the sanads of all narrations is that they end with Companions, i.e. there is a possibility of applying Companions’ opinions. 3) The content of the narrations of the Rajm verse is criticized by Qur’anic, narrative, jurisprudential, intellectual and literary arguments. 4) It seems that the narrations of the verse are rooted in the Torah, which have found their way to Islamic sources as well.
خلاصه ماشینی:
بررسي و ارزيابي آراي مفسران اهل سنت دربارٔە روايات آيۀ رجم محمد باقريان ١، رسول محمد جعفري 2 (تاريخ دريافت مقاله : ١٤٠٠/٦/٤- تاريخ پذيرش مقاله : ١٤٠٠/٨/٢٩) چکيده يکي از مسائل چالش انگيز در مطالعات قرآني و حديثي، رواياتي هستند که بر تحريـف آيات قرآن اشاره دارند.
اين تحقيقات به مسئلۀ حکم رجـم پرداختـه انـد، در حـاليکـه پژوهش حاضر به نقد ديدگاه مفسران اهل سنت در خصوص رواياتي کـه از قرآنـي بـودن آيۀ رجم سخن ميگويند، متمرکز گرديده است .
عن أبي أمامة بن سهل بن حنيف أن خالته أخبرتـه قالـت : لقـد أقرأنـا رسـول الله (ص ) آية الرجم : الشيخ والشيخة إذا زنيا فارجموهما البتة بما قضـيا مـن اللـذة» [٤٣، ج٤، ص٣٥٦؛ ٩٤، ج٨، ص٢١١؛ ٧٣، ج٢٤، ص٣٥٠]: «سهل بن حنيف گويـد: خالـه اش براي او نقل کرده است : رسول خدا (ص ) آيۀ رجم را بـراي مـا خوانـد (و آن آيـه چنـين بود:) هرگاه پيرمـرد و پيـرزن زنـا کردنـد، آنـان را سنگسـار کنيـد، زيـرا بـا آنکـه دوران کامجويي شان (در اثر پيري ) سپري شده است ، مرتکب زنا شده اند».
ارزيابي روايات مورد استناد مفسران قائل به روايات آيۀ رجم با توجه به اينکه اکثريت مفسران اهل سنت ، روايات را بر نسخ تلاوت حمل کرده انـد و ايـن ديدگاه چيزي جز همان تحريف قرآن نيست ، ضروري است کـه بررسـي و نقـد گردنـد.
اين روايت به خوبي نشان مي دهـد کـه حکـم رجم يک سنت نبوي (ص ) است نه آيۀ قرآن و امام علي (ع ) به «نبوي » بودن حکم رجم – و نه قرآني بودن آن- شهادت داده است [٧٩، ص٣٦٦].
از مجموع ٥٨ تفسير اهل سنت که روايات آيۀ رجم را گزارش کرده اند، سه رويکرد بـه اين روايات وجود دارد: ١.