چکیده:
نشانهشناسی به بررسی نشانههایی میپردازد که در زبان و همچنین آثار ادبی بهکارگرفتهشدهاند. مادۀ اصلی ادبیات، زبان است و زبان ساختاری یکپارچه از نشانههاست. شاعر یا نویسنده بهحکم اینکه از زبان برای بیان اندیشه خود کمکمیگیرد، با نشانههای زبانی سروکار دارد. مقالۀ حاضر با شیوۀ تحلیلی- توصیفی سعیدارد نشانهشناسی عناصر عرفانی و اسطورهای را در منظومۀ عرفانی منطقالطیر بررسیکند. بررسی حاضر به این نتیجه دستیافتهاست که عطار در منظومۀ خود، از پرندگان به عنوان نشانهها و عناصری عرفانی و اسطورهای برای بیان مفاهیم سلوک عرفان استفادهکردهاست. مهمترین این نشانهها سیمرغ است که بهعنوان پرندهای اساطیری، در منظومۀ منطقالطیر عنصری نمادین و نشانهای اسطورهای در مفهوم حقیقت وجودی بهکاررفته که هر سالک پس از طی مراحل سلوک عرفانی به آن دستمییابد. همچنین دیگر پرندگان نشانههایی برای طیف راهبران راه عرفان هستند که در متن مقالۀ حاضر به تفصیل دربارۀ آنها بحثشدهاست.
The semiology considers all the signs which are used in language and literary works. The main tool of literature is language and language is the united set of signs. The poet or writer deals with the language signs because of his/her usage of the language. This article tries to explore the semiology of mystique and mythological elements in Mantiq-Al-Tayr by the analytical-descriptive method. The present research has concluded that Attar has used the birds as signs or mystique and mythological elements to express the concepts of mystique. The main important element is Simorgh which is used for the truth of the essence of God. Also, other birds are signs of the class of mystics
خلاصه ماشینی:
ویژگی این مرغ یعنی «تکیهزدن بر مسند حقیقت مطلق و وجود قدیم در منطقالطیر عطار تبلور ویژهای یافتهاست از آن جهت که شیخ عطار سیمرغ را آشکار در جایگاه والای الوهیت نشانده» (دهقان و محمدی، 1391: 58) عطار در توصیف این ویژگی سیمرغ میسراید: هست ما را پادشاهی بی خلاف در پس کوهی که هست آن کوه قاف نام او سیمرغ سلطان طیور او به ما نزدیک و ما زو دور دور در حریم عزت است آرام او نیست حد هر زمانی نام او صد هزاران پرده دارد بیشتر هم ز نور و هم ز ظلمت پیش در در دو عالم نیست کس را زهره ای کو تواند یافت از وی بهره ای دایماً او پادشاه مطلق است در کمال عز خود مستغرق است (عطار،1383: 263 و 264) عطار در جای دیگر در توصیف سیمرغ می سراید: این همه اثار صنع از فّر اوست جمله انمودار نقش پر اوست چون نه سر پیداست وصفش را نه بن نیست لایق بیش از این گفتن سخن (همان: 265) درواقع عطار با انتخاب سیمرغ – که دارای چنان ویژگیهای اساطیری و حماسی است- نشانهای ادبی را در مفهوم وسیع ذات لایزال خداوندی قرارمیدهد و تأویل این نشانه ادبی مستلزم این است که ضمن دقت در خصوصیت ظاهری و شکل سیمرغ، صفات و توصیفاتی را هم که عطار از ذات باری تعالی آورده با هم پیونددهیم تا تصویر روشنی از سیمرغ در منطقالطیر بهدستآید.
بیگمان مهمترین نشانه ادبی در این متن، سیمرغ است که دلالت بر حقیقت و ذات الهی دارد.