چکیده:
هدف از این پژوهش بررسی عوامل موثر بر قصد کارآفرینی فارغالتحصیلان رشته علوم ورزشی و تئوری رفتار برنامهریزی شده میباشد. جامعه آماری پژوهش حاضر فارغالتحصیلان رشته علوم ورزشی دانشگاههای سراسری سطح شهر تهران بود؛ که تعداد 120 نفر بصورت روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری این پژوهش پرسشنامه استاندارد میباشد. که توسط پژوهشگران مختلف روایی سنجی و پایایی سنجی شده است. بهمنظور تائید یا رد رابطه میان متغیرهای مطرح پس از محاسبه ضریب همبستگی و تعیین شدت رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته، از تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده گردید. با توجه به تفاوت میان متغیرها از آزمون فریدمن بهمنظور اولویتبندی متغیرها استفاده گردید. یافتهها نشان داد ابعاد تئوری رفتار برنامه ریزی شده با قصد کارآفرینی دانشجویان تربیتبدنی رابطه معناداری داشت. همچنین نتایج حاصل از آزمون رگرسیون نشان داد، سه بعد تئوری رفتار برنامه ریزی شده شامل نگرش نسبت به رفتار، کنترل رفتاری درک شده و هنجارهای ذهنی بر قصد کارآفرینی دانشجویان تربیت بدنی تاثیر معناداری داشت. همچنین نتایج حاصل از رتبهبندی ابعاد تئوری رفتار برنامه ریزی شده نشان داد به ترتیب نگرش نسبت به رفتار، کنترل رفتاری درک شده و هنجارهای ذهنی دارای بالاترین اولویت بودند.
خلاصه ماشینی:
کارآفرینی پدیده پیچیده ایست که تنوع گسترده ای از عوامل و زمینه ها را دربرمیگیرد بنابراین بخش اعظم ادبیات کارآفرینی به شناسایی عوامل تأثیرگذار بر تمایل فرد به کارآفرین شدن اختصاص دارد (جری ٥ و همکاران ،٢٠٠٨) و کنکاش ادبیات کارآفرینی ما را به این سمت هدایت میکند که عوامل دخیل در رشد و ترویج کارآفرینی در دو سطح مورد تحلیل واقع شده اند در سطح فردی ویژگیهای روان شناختی و جمعیت شناختی کارآفرینان موردبررسی قرارگرفته و در سطح محیطی عوامل پیش برنده یا بازدارنده محیطی یک فعالیت کارآفرینانه مشخص میشود (مولر و توماس ٢٠٠٢،٦) اما علیرغم تمام این تلاشها، فرایند تشخیص فرصتهای کارآفرینی هنوز همانند یک جعبه سیاه ابعاد ناشناخته بسیاری دارد (کاربت ٢٠٠٧،٧، شان و ونکاتارامن ٢٠٠٠،٨) و این سوال هنوز بیپاسخ مانده است که چرا بعضی افراد فرصتها را شناسایی میکنند و بعضی دیگر قادر به 1 Ratten 2 Ciletti & Chadwick 3 Santomier 4 Garcia & Moreno 5 Gerry 6 Mueller& Thomas 7 Corbett 8 Shane & Venkataraman انجام این کار نیستند؟ بنابراین عوامل رفتاری و در نهایت خود کارآفرین عامل مهمی در ایجاد کسب وکار و توسعه کارآفرینی است .
از سوی دیگر ومواکا و همکاران ٦ (٢٠٢٠) در پـژوهش خود تحت عنوان نگرش به کارآفرینی، کنترل رفتاری درک شده و قصـد کـارآفرینی نشـان 1 Ratten&Ferreira 2 Kessler & Frank 3 Chan 4 Zellweger 5 Holienka 6 Vamvaka et al دادند که نگرش عاطفی و خودباوری ادراکشده قویترین پیش بینی کننده قصد کـارآفرینی هستند.