چکیده:
توانایی برقراری ارتباط از جمله امکاناتی است که بشر به بلندای تاریخ از آن در گفتار و نوشتار استفاده کرده است، در این میان، آرایش سخن نیز همواره مورد توجه سخن وران بوده است؛ بنابراین در تمامی آثار بزرگان پیرایگی و آراستگی کلام وجود دارد. در مراتب گوناگون زیبا سازی اثر هنری، هنجارگریزی یکی از شیوه های آشنایی زدایی و موضوعات نقد ادبی در مکتب فرمالیسم روس است. در هنجارگريزي معنايي شاعر بر اساس قواعـد معنايي حـاكم بـر زبان هنجار، از دو روش همنشيني و جانشيني كمك ميگيرد. با توجه به اينكه حوزهی معنا بيش از ديگر سطوح زبان در برجسته سازي مـورد نظر اسـت، هر شاعري كه بتواند بر حسب توانايي هاي ذوقي و علمي خود در اين زمينه موفّق باشد، از اشعار ناب تري برخوردار خواهد بود. یعنی شاعر یا نویسنده در عین بیان موضوع به دنبال زیباتر بیان کردن آن نیز می باشد. در بررسی های زبانی و پژوهش های ادبی فارسی نیز نگرش فرمالیست ها، جایگاه ویژه ای پیدا کرده است. این پژوهش با بررسی هنجارگریزی معنایی و تحلیل چگونگی به کارگیری عناصر هنجارگریزی معنایی در شعر هوشنگ ابتهاج به گونههاي مختلف هنجارگريزي معنايي از جمله تشبيه، استعاره، كنايه، مجـاز، ايهام، تضـاد، پارادوكس در صد غزل هوشنگ ابتهاج می پردازد.
the aim of this study is to investigate different types of semantic normality such as simile, metaphor, falsehood, permissible, anecdotal, contradiction, paradoxes in one hundred sonnets of hooshang ebtehaj. the ability to communicate and express words is one of the possibilities that mankind has used to the highest level of history in speech and writing. among which the arrangement of speech has always been the subject of speaker attentions. therefore, there is a sense of purity and adornment of the speech in all the elder works. normality is one way to understand and criticize literary issues in various aspects of the beautification of the art work in russian formalism school. two ways of assimilation and succession help in the semantic normality of the poet based on the semantic rules governing the norwegian language. considering that the domain of meaning or semantic is more than the other levels of language in the highlighting, each poet who succeeding in terms of his talent and knowledge in this field will have more pure poems. the poet or writer is looking for a more beautiful expression while expressing the subject.in persian linguistic studies and literary researches, the attitude of formalists has found a special place. this study examines the semantic abnormality and analyzes how to use the elements of semantic abnormality in houshang ebtehaj's poetry in different types of semantic abnormalities such as simile, metaphor, irony, metaphor, ambiguity, contradiction, paradox in one hundred of houshang ebtehaj's sonnets.
خلاصه ماشینی:
(صفوی، 1373: 39) شفیعی کدکنی ضمن تأکید بر اهمیت این تمایز زبانی و نقش توسعهای زبانی در افزایش قلمرو مالکیت زبان، برای آشناییزدایی شاعر و توسع های زبانی وی دو شرط را ضروری میداند: یکی «اصل جمال شناسیک» (به این معنی که وقتی کلمهای را از خانوادة خود جدا کردیم و در کنار خانوادة دیگری قرار دادیم، خواننده یا شنوندة اهل زبان در این جدایی و در این ازدواج جدید، نوعی زیبایی احساس کند) و دوم «اصل رسانگی» و «ایصال» (به این معنی که وقتی کلمهای را از خانوادة خود جدا کردیم و به ترکیب با خانوادهای دیگر واداشتیم، خواننده علاوه بر احساس جمالشناسیک در حدود منطق شعر احساس گوینده را تا حدی بتواند دریابد.
نظیر: مرا چو ابر بهاری به گریه آر و بخند/ که آبروی تو ای گل بود ز ژالهی من ( ابتهاج: 22) *** شرمم از آينة روي تو میآيد اگر نه/ آتش آه به دل هست نگويي كه فسردم ( همان: 27) *** ز داغ عشق تو خون شد دل چولالهی من / فغان که در دل تو ره نیافت نالهی من ( همان: 24) *** روی تو گلی ز بوستانی دگرست/ لعل لبت از گوهر کانی دگرست ( همان:81) *** تا نهادی گنج راز عشق خود در خاک ما/ قدسیان را ملتمس تشریف انسان گشتن است( همان:111) *** حالیا نقش دل ماست در آیینهی جام/ تا چه رنگ آورد این چرخ کبود ای ساقی( همان: 140) *** لذت عشق و وفا بین که سپند دل من/ بر سر آش غم رقصکنان میسوزد( همان: 147) *** از آن خون که در چاه شب خورد بنگر/ سحرگاه لبخند خورشیدگونش( همان: 151) *** بسیار موارد فراوان ديگر نظير حلقة گيسو (همان: 13 ) و سمند شوق (همان: 41 ) آتش وصل اما سایه با بهره گيري از تصاوير زيبا و دلنشين، اندیشههای خود را در شکل تشبيهات تازه و ابتکاری نیز بیان میکند.