چکیده:
یکی از اختلاف در آراء بین مفسرین قرآن، شقالقمر در زمان حیات رسولاکرم میباشد. از راههای پردازش متون، توجه به سیر تاریخی و فراوانی آنها در منابع اسلامی است مقاله حاضر به تحلیل روند تاریخی رشد این نظریهها میپردازد. اطلاعات تحقیق از منابع مکتوب روایی و تفسیری، جمع و سپس با روش توصیفی– تاریخی تحلیل شده است. مطالعات از عصر صحابه تا قرن پانزدهم نشان میدهد نظریه «انشقاق در آینده» تا اواسط قرن چهارم در کتابهای تفسیری وجود نداشته و روایات مورد استناد این دسته همه با فاصله زیاد از عصر نزول بوده، چنانچه فریقین در اعتبار آنها شک کردهاند. دلایل متناسب با ورود اندیشههای تازه در جامعه به مرور رشد کرده تا بدانجا که در عصر حاضر بعید بودن وقوع این معجزه با علم روز بیشتر مورد توجه بوده است. در مقابل این تفسیر، اکثریت مفسرین قائل به صحت و گاه تواتر در احادیث دال بر وقوع شقالقمر بهعنوان معجزه رسولاکرم شده و به تناسب زمانه به مقابله اجمالی یا تفصیلی با ادله مخالفین پرداختهاند.
One of the differences in opinions between the commentators of the Qur'an is the splitting of the moon during the lifetime of the Holy Prophet. One of the ways of processing texts is to pay attention to the historical course and their frequency in Islamic sources. The present article analyzes the historical trend of the development of these theories. The research information was analyzed from written sources of narrative and interpretive, summarized and then by descriptive-historical method. Studies from the time of the Companions to the fifteenth century show that the theory of 'split in the future' did not exist in commentary books until the middle of the fourth century, and the narrations cited by this group were all far from the age of revelation, if the sects doubted their validity. The reasons for the introduction of new ideas in society have grown over time to the point that in the present era, the unlikely occurrence of this miracle has received more attention with modern science. Contrary to this interpretation, the majority of commentators believe in the accuracy and sometimes frequency of the hadiths indicating the occurrence of the splitting of the moon as a miracle of the Holy Prophet and, depending on the time, deal briefly or in detail with the arguments of the opponents
خلاصه ماشینی:
(بغوي، ١٤٢٠ق : ٣٢٠/٤؛ ميبدي، ١٣٧١ش : ٣٨٧/٩-٣٨٦) ساير تفاسير اين قرن علاوه بر تاکيد «وقوع شـق القمر» در زمان رسول خدا(ص )، اشاره به نظر مخالفين هم کرده انـد از جملـه زمخشـري(٥٣٨ق ) در تفسـير الکشاف که به قول برخي که انشقاق قمر را به معناي شکافته شدن در قيامت دانسته اند، اشاره ميکند و آيه دوم را بر رد اين قول کافي ميداند.
(ابن عطيـه ، ١٤٢٢ق : ٢١٢/٥- ٢١١) طبرسي(٥٤٨ق ) با اشاره به روايات مشهور صحابه ، بيشتر مفسرين را قائل بر وقوع شق القمر در زمان حيات پيامبراکرم (ص ) ميداند، مگر عثمان بن عطاء که از پدرش روايت ميکند که معناي آيه يعني ماه در آينده شکافته ميشود و اين معني از حسن و بلخي هم رسيده که آن هـا را صـحيح نميداند.
٣. ابن ابيزمنين ، محمدبن عبدالله (١٤٢٤ق )، تفسير ابن ابيزمنين ، لبنان - بيروت ، دار الکتب العلميۀ، چاپ اول .
خازن ، علي بن محمد(١٤١٥ق )، تفسير الخازن المسمي لباب التأويل في معانيالتنزيل ، لبنان - بيروت ، دار الکتب العلميۀ، چاپ اول .
دينوري، عبدالله بن محمد(١٤٢٤ق )، تفسير ابن وهب المسـمي الواضـح فـي تفسـيرالقرآن الکريم ، لبنان - بيروت ، دار الکتب العلميۀ، چاپ اول .