خلاصه ماشینی:
"آیا از این سو تلاشی برای شناختن و شناساندن مبانی و آثار هنر انقلاب اسلام آغاز خواهد شد؟ (به تصویر صفحه مراجعه شود) مقدمه:هرگاه بحث فرهنگهای تصویری و تجسمی مدرن،غنی و لایهلایهء جوامع غیر غربی در میان غربیان مطرح میشد بیآنکه در این قضیه اندیشه کنند،بیدرنگ با این دیدگاه که آن فرهنگها مشتقات آمریکایی و اروپایی هستند،از دایرهء بحثها کنار گذاشته میشدند و این سنتی بود دیرپا؛اما به تازگی غربیان بهطور جدی بر آن شدهاند ببینند هنرمندان خاورمیانه،چگونه میراث فرهنگی پیچیده و چندوجهی سرزمینهای خود را با ظرایف و لطایف عصر مدرن آشتی داده و همنوا ساختهاند.
اما به رغم گامهای جدی به سوی مدرنیته و این امر که عدهای از هنرمندان مطرح ایران در آکادمیها و آتلیههای غربی تربیت شده بودند،این باورهای مردمی و مناسک و شعائر اسلام شیعی بود که گنجینهء سرشاری از استعارات و انگارهها برای هنرهای گرافیکی فراهم میساخت.
جمهوری اسلامی ایران تا اوایل دههء 1980، نشانهشناسی مورد استفاده در بازنمایی خود را بهطور کامل در اختیار داشت و این مثلا روشنی است از نحوهء استخدام نمادهای قابل فهم جمعی -دیوارنگارهها،شعارهای دیواری،تمبر،اسکناس،و تصاویر کتابهای درسی ابتدایی-برای تهییج و تجهیز یک ملت.
به رغم درگذشت محمد مدبر و حسین قوللر آغاسی(دو استاد بزرگ ژانر نقاشی قهوهخانهای)حدود یک دهه قبل از انقلاب،تأثیر«پرده»بر هنر انقلابی،در نقش کارت پستالی که از روی پوستری کشیده شده توسط حسن اسماعیلزاده با موضوع سقوط محمد رضا شاه پهلوی،چاپشده به وضوح قابل مشاهده است."