چکیده:
«اسطوره» ازمنظر ارنست کاسیرر، فیلسوف بزرگ نوکانتی، یکی از اولین و مهمترین فرمهای شناختی است. انسان برای آگاهی از هستی، بهیکباره از فرم تعقلی شناخت آغاز نکرده و پیش از آن، دورهای طولانی از زندگی خویش را با معرفتی ابتدایی سر کرده است که این فرم آغازین معرفتِ انسانی با عنوان «آگاهی اسطورهای» معرفی میشود. ادراکات و جهان شکلیافته در این فرم از آگاهیْ محتواها و ویژگیهایی دارد که فهم و پذیرش آنها با معیارهای دانش نظری امروز چندان آسان نیست؛ بنابراین، این محتواها را باید در چهارچوب دستگاه شناختی اسطورهای مطالعه کرد. در آگاهی اسطورهای مقولههایی مانند «فضا»، «زمان» و «عدد» با عنوان «واسطههای ادراکی» معرفی میشود. مسئلۀ اصلی در این مقاله، شناسایی ماهیت و اصول شکلدهندۀ «فضای اسطورهای» و نیز نوع تجسمِ عینی آن در مقایسه با فضای ادراک حسی و فضای هندسی است. برای رسیدن به این هدف، با مطالعۀ دقیق آثار کاسیرر و بررسی مصداقهای عینی این فضا در تمدنهای کهن، علاوهبر بررسی جایگاه، قوانین و الگوهای حاکم در شکلگیری و نوع تجسم فضا در آگاهی اسطورهای، مقایسهای نیز از ویژگیهای این فضا با فضای ادراک حسی و فضای انتزاعی هندسی انجام گرفته است.
Ernst Cassirer, a Neo-Kantian philosopher, believes that myth is one of the primary and most important cognitive forms. To get a grasp on being, humans have not begun from a conceptual knowledge overnight, rather they have long spent their lives on acquiring basic knowledge. This basic human knowledge is known as mythical knowledge. In this type of knowledge, perceptions and formed-world have certain characteristics that cannot easily be perceived and affirmed by today's theoretical knowledge. Therefore, such characteristics should be studied within a mythical cognitive framework. In mythical knowledge, such components as space, time, and numbers are known as perceptual mediators. This research investigated the nature and principles that form the mythical space and its objective embodiment compared with sensory perception and geometric spaces. In so doing, Ernst Cassirer's works were studied thoroughly and objective instances of mythical space were reviewed in ancient civilizations. Moreover, the place, rules, and patterns governing the formation of mythical knowledge and its spatial embodiment were studied and such space's characteristics were compared with sensory perceptions and abstract geometrical spaces.
خلاصه ماشینی:
براي رسیدن به اين هدف، با استناد به آثار ارنست کاسیرر و بهویژه جلد دوم کتاب «فلسفۀ صورتهای سمبلیک»، علاوهبر بررسی جایگاه، قوانین و الگوهای حاکم در شکلگیری و نوع تجسم فضا در آگاهی اسطورهای، مقایسهای نیز از ویژگیهای این فضا (ازمنظر کاسيرر) با فضاي ادراک حسي (بينايي و بساوايي) و فضاي انتزاعي هندسي انجام میگیرد.
فهم ارتباط محتويات آگاهي اسطورهاي نيز مانند محتويات آگاهي علمي، فقط درقالب این واسطهها ممکن میشود و انديشۀ اسطورهاي نيز تلاش ميورزد که همهچيز را درقالب يک نظم مشترک فضايي و همۀ حوادث را بهصورت يک نظم مشترک زماني بيان کند؛ اما وجه تمايز اين واسطههاي ادراکي در اين است که در آگاهي اسطورهای، «فضا نقش ميانجيگرانه را براي روحاني و معنويکردن قلمرو اسطوره بر عهده دارند» (کاسیرر، ۱۳۹۰ب: 150) و بر همین اساس است که نخستين قالببندي واضح جهان اسطورهاي با تمايزات فضایی و زماني آغاز ميشود و ارتباط پيدا ميکند.
حدودي را که آگاهي اسطورهاي ايجاد ميکند و ازطريق آن به ساخت جهان فضايي و جهان معنوي ميپردازد، براساس کشف قلمرو تصاوير ثابت و تغييرپذير در ميان سيلان تأثرات حسي نيست؛ يعني همان کاري که در هندسه و فضای هندسی صورت ميگيرد؛ بلکه اين مفصلبندي برمبنای اصلی بنیادین (تمایز مقدس و نامقدس) و براساس محدودۀ وجود شخص انسان بهعنوان موجودي صاحباراده و در ارتباط بيواسطهاش با واقعيت صورت ميگيرد (کاسيرر، ۱۳۹۰ب: 154).
(1953), The Philosophy of Symbolic Forms: Vol. 1, Language, Ralph Manheim (trans.