چکیده:
از جمله مسائل مهم در مباحث اخلاقی و فلسفۀ اخلاق، عامل انگیزش اخلاقی و تحقق فعل اخلاقی است. در این جستار میکوشیم نقش عقل در انگیزش اخلاقی را از منظر علامه طباطبایی بررسی کنیم. در این راستا، ابتدا سهم و نقش عقل را در افعال ارادی بررسی کرده و عوامل تحقق یک فعل ارادی از منظر علامه طباطبایی مشخص مینماییم. سپس مؤلفههای مؤثر بر اعتبارسازی صحیح عقل عملی را که منجر به تحقق فعل اخلاقی میشود، بررسی میکنیم. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که از نظر علامه ادراکات حقیقی که توسط عقل نظری ادراک می شوند، علت ناقص انگیزش در فعل اخلاقی و ادراکات اعتباری که توسط عقل عملی اعتبار میگردد، عامل تحقق عمل میباشند، چنان که علامه نیز در تعریف عقل عملی، آن را مبدأ افعال ارادی برمیشمارد. البته اعتبارسازی عقل عملی تحتتأثیر مؤلفههایی است که در این پژوهش به آن پرداخته خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
یافتههای این پژوهش نشان میدهد که از نظر علامه ادراکات حقیقی که توسط عقل نظری ادراک می شوند، علت ناقص انگیزش در فعل اخلاقی و ادراکات اعتباری که توسط عقل عملی اعتبار میگردد، عامل تحقق عمل میباشند، چنان که علامه نیز در تعریف عقل عملی، آن را مبدأ افعال ارادی برمیشمارد.
(همان: 189) توضیح این که علامه طباطبایی در تبیین نقش ادراکات اعتباری در افعال ارادی، ابتدا افعال ارادی را از افعال ضروری تفکیک نموده، سپس توضیح میدهد که همۀ افعالی که به نحوی علم در آنها مدخلیت دارد، افعال ارادی خواهند بود و ازاینرو هیچ گونه امکانی برای تحقق فعل جبری در مورد انسان نمیبیند.
(طباطبایی، 1388: 191) بنابراین از دیدگاه علامه در صدور فعل اختیاری جریان از عقل فاعل آغاز میگردد و به شوق و اراده و در نهایت قوّۀ عامله منتهی میشود، اما نکتهای که علامه میافزاید، تأکید بر نقش ادراکات اعتباری در تحقق عمل است.
ازاینرو عقل نظری در این زمینه به تنهایی تأثیر خاصی ندارد و نیازمند علم و رأی غیرحقیقی یا پارهای از ادراکات اعتباری خواهیم بود که به واسطۀ آن، اراده، تحقق مییابد؛ زیرا انسان به گونهای آفریده شده است که تا خودش به ضرورت و خوبی یک عمل اذعان نکند، دست به انجام آن نخواهد زد.
از دیدگاه ایشان در هر فعل ارادی، بعد از اعتبار وجوب و حسن ، فعل به ضرورت تحقق مییابد، بنابراین عمل انسان در نهایت، تابع اعتبارسازی عقل عملی و حکم عقل عملی است، نه عقل نظری؛ زیرا در ادراکات حقیقی قوّۀ انگیزه تحقق کار وجود ندارد و ازاینرو نیازمند علم و رأی غیرحقیقی یا پارهای از ادراکات اعتباری خواهیم بود که به واسطۀ آن اراده تحقق مییابد.