چکیده:
نهاد فقهی اذن در میان اعمال حقوقی یکطرفه، جایگاه ویژهای در فقه و به تبع آن، قانون مدنی دارد و در مباحث متنوع فقهی به کار گرفته میشود. به عنوان نمونه، اعتبار اذن ولی در نکاح دختر یا پسر صغیر، از جمله مسایل مهم و پرمناقشه باب نکاح در فقه است اینکه ولی چه کسی است؟ البته نوع پاسخگویی به آن، جهتگیریها، آثار و تبعات کاملا متفاوتی را در مباحث فقهی و حقوقی در پی خواهد داشت؛ چرا که اذن در روابط حقوقی و اجتماعی افراد نقش بسزایی دارد. ازاینرو ضمن بررسی اولیاء عقد، از جمله ولایت مادر بر دختر صغیر خود از منظر فقه امامیه درخواهیم یافت که مادر و جد مادری (گرچه از طرف مادر پدر باشد) و همچنین برادر، عمو، دایی و بچههای آنها ولایتی در امر ازدواج ندارند. در این میان فقط ابنجنید قایل است که مادر و جد مادری بر صغیر در امر ازدواج ولایت دارند.
خلاصه ماشینی:
بخش اول: بررسی و شناخت دیدگاه فقها درخصوص موضوع می دانیم که اولیاء در امر ازدواج چهار گروه: پدر، اجداد پدری (اجدادی که در قرابت آنها هیچ مادر یا مادربزرگ مادری واسطه نشده باشد)، وصی پدر و یا وصی جد پدری و حاکم شرع هستند و غیر از این گروهها، شخص دیگری ولایت ندارد.
از جمله کلام صاحب ریاض است که میفرماید: احتمال قوی هست مراد ایشان از کلمه «اب» معنای وسیع اب باشد که جدّ (اب با واسطه) را هم شامل میشود؛ چون اب و همچنین ابن خیلی اوقات به معنای وسیعش اطلاق میگردد، مثلاً آدم را ابوالبشر، و ما را فرزندان آدم و سادات را فرزندان پیامبر(صلّی الله علیه و آله) و حضرت زهرا(سلام الله علیها) و حضرت هادی و عسکری(علیهما السّلام) را ابنالرضا و ائمه معصومین(علیهمالسّلام) را ابنرسولالله میخوانند.
(نجفی، 1404 هـ ق، ج 29: 171) تفسیر دوم کلام ابن عقیل: ممکن است مراد ایشان از ولی، ولی مستقیم باشد؛ یعنی تنها پدر است که مستقیماً ولایت دارد و جدّ مستقیماً ولایت ندارد، و منافاتی ندارد که برای جدّ، ولایت باواسطه قائل باشد.
پدری میپرسد که پدر من بدون اجازه من دخترم را به عقد ازدواج کسی درآورده است، حضرت علت تقدیم ولایت جد در این مورد را بیان کردهاند: چون تو و تمام داراییهایت برای پدرت است.
ق، ج 20: 284) از امام باقر(علیه السّلام) سؤال شد در مورد احصاء و شمارش اولیاء عقد و حضرت فرمودند پدر و برادر و وصی و کسی که جایز است در اموال او تصرف کند، ولی اسمی از مادر در میان آنها نیست؛ پس معلوم میشود مادر ولایت ندارد.