خلاصه ماشینی:
"5. همراهی کردن با قهرمانان داستان تا دم مرگ7 میتوان گفت:داستانهای جمالزاده خصیصه رئالیستی دارد؛به این دلیل که در تمام داستانهایش،قهرمانان و شخصیتها را دنبال میکند،تا جایی که خواننده را اقناع میکند.
اگر بخواهیم مثالی دیگر بیاوریم،در داستان«درد دل ملا قربانعلی» از مجموعه«یکی بود یکی نبود»،تمام زندگی قهرمان داستان-که ملاقربانعلی باشد-برای خواننده روایت میشود.
بلکه به گونهای است که خواننده کاملا احساس میکند که یک فضای واقعی در حال توصیف شدن است؛چه در موارد جزئی و صحنههای مختلف،و چه در فضای کلی داستان رماننویس این زبانش دو برابر میشود.
بلکه بهگونهای است که خواننده کاملا احساس میکند که یک فضای واقعی در حال توصیف شدن است؛چه در موارد جزئی و صحنههای مختلف،و چه در فضای کلی داستان.
تنوع موضوعات اگر بخواهیم این ویژگی را به این معنا در نظر بگیریم که موضوعات و وقایع گوناگونی در مسیر داستان اتفاق میافتند،میتوان گفت:به دلیل نوع کار جمالزاده که داستان کوتاهنویسی است،این ویژگی،در کل آثار او قابل مشاهده نیست؛جز در بعضی از داستانهایش مانند«آسمان و ریسمان»؛که راوی به همراه مولانا گردشی را شروع میکنند؛و تا پایان، هر ماجرایی مانند یک پرده نمایش،فصلی از داستان را شکل میدهد.
»16 نتیجهگیری آنچه مسلم است،یک نویسنده تلاش نمیکند براساس یک مکتب خاص و فراگیری ویژگیهای آن،به خلق داستان بپردازد؛و این یک سیر کاملا طبیعی و چهبسا اتفاقی است که سبک کار یک نویسنده ما را به این پندار نزدیک میکند که آثار او در مکتب خاصی قابل تطبیق و تفسیر است."