چکیده:
آموزش الکترونیک نقش حیاتی را در فرایند یادگیری- یاددهی ایفا میکند و لازم است که در پژوهشها به آن توجه شود. برای رسیدن به این هدف لازم است پذیرش آموزش الکترونیک مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین، مطالعه حاضر پذیرش آموزش الکترونیک در میان دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز را بر اساس مدل پذیرش فناوری مورد بررسی قرار میدهد. مطالعه حاضر یک مطالعه همبستگی-توصیفی است که به روش پیمایشی انجام شد. 330 دانشجوی تحصیلات تکمیلی به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شده و در پژوهش شرکت داده شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه گردآوری شد و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزار آماری SPSS تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که مدل پذیرش فناوری از اعتبار و اطمینان لازم در میان دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور برخوردار است. برداشت ذهنی از آسانی استفاده، برداشت ذهنی از مفید بودن آموزش الکترونیک، نگرش دانشجویان نسبت به استفاده از آموزش الکترونیک و قصد استفاده از آموزش الکترونیک متغیرهایی هستند که استفاده واقعی از آموزش الکترونیک را به طور مثبت تحت تأثیر قرار میدهند. با توجه با این واقعیت که نگرش نسبت به استفاده از آموزش الکترونیک توان بیشتری نسبت به سایر متغیرها در مدل پذیرش فناوری را داراست، تأکید بر نگرش های مثبت دانشجویان نسبت به آموزش الکترونیک میتواند باعث سهولت پذیرش آن در میان آنها شده و برون داد یادگیری آنها را ارتقا بخشد.
E-learning plays a crucial role in teaching and learning communities to be noticed to study, and achieving this ideal requires investigating acceptance of e-learning. hence this study investigated E-learning acceptance among postgraduate students studing in Ahvaz Jundishapur University of Medical Sciences based on Davis Technology Acceptance Model. This descriptive-correlational study that was conducted by survey method. 330 postgraduate students were selected through stratified random sampling method to participate in the study. Data were collected using questionnaire through self-report; and then data were analyzed using both descriptive statistics and inferential statistics through SPSS software. Accordingly, the outcomes revealed adequate validity and reliability for the application of Technology Acceptance Model among participants. Perceived ease of use, usefulness about E-learning, students’ attitudes toward E-learning, and the intention to use E-learning were the factors that affect E-learning’s acceptance and actual positively use. Considering the fact that attitudes toward E-learning had more predictive power than other variables of technology acceptance model, emphasis on students’ favorable attitudes toward E-learning can be effective in accelerating its acceptance and leadsto improve students' learning outcomes.
خلاصه ماشینی:
بنابراین، مطالعه حاضر پذیرش آموزش الکترونیک در میان دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز را بر اساس مدل پذیرش فناوری مورد بررسی قرار میدهد.
از این رو، با توجه به تمرکز و اهمیت اين موضوع در وزارت بهداشت و راهاندازی سامانههای آموزش مجازی در دانشگاههای علوم پزشکی کشور من جمله دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، پژوهش حاضر به دنبال یافتن راهی برای شناسايي شاخصها و ابعاد تأثیرگذار بر پذیرش آموزش الکترونیک از سوی دانشجويان علوم پزشکی در چهارچوب مدل پذیرش فناوری دیویس است تا بتوان نتیجه حاصل را جهت بهکارگیری و اجرای مطلوب آموزش الکترونیک در دانشگاه، مورد استفاده قرار داد.
پژوهشهای بسیاری (دکمن 2015، ابراهیم و همکاران 2017، تریهی، هان و لیو 2014) در این زمینه انجام شده که نتایج آنها نشان میدهد مدل پذیرش فناوری برای ارزیابی آموزش الکترونیک یا تعیین عوامل مؤثر بر یادگیری الکترونیک در مجموعههای دانشگاهی به کار رفته است.
در رابطه با سابقه استفاده از آموزش الکترونیک و تأثیر آن بر پذیرش این آموزش در میان دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز نتایج نشان داد در بین 5 متغیر مورد بررسی، بین میانگین نمره متغیرهای برداشت ذهنی از آسانی، تصمیم به استفاده و استفاده واقعی از آموزش الکترونیک در دو گروه دانشجویانی که سابقه استفاده از آموزش الکترونیک دارند و آنهایی که سابقه استفاده از این آموزش را ندارند، تفاوت معناداری وجود ندارد.
علاوه بر این، یافتههای پژوهش نشان داد نگرش مثبت نسبت به آموزش الکترونیک و برداشت ذهنی از مفید بودن آن در میان دانشجویان مورد بررسی هر دو بر تصمیم به استفاده از این نوع آموزش تأثیرگذارند.