چکیده:
دربارۀ پیامهای اخلاقی قرآن دو نظریه وجود دارد: نظریۀ موافقت و نظریۀ مخالفت با نظاممندیِ اخلاق قرآنی. نظریۀ نخست به امکان نظاممند بودن این مفاهیم و فواید آن در ترسیم رهنمودهای اخلاقی میاندیشد و آن را مجموعهای از گزارهها، قواعد، موضوعات و مفاهیمی میداند که دارای چنان چینش و مناسبات و ساختاری است که هم از جهت روابط مفهومی موضوعی، و هم از جهت مناسبات حکمی در راستای رسیدن به غایت خاصی عمل میکند و این نظام برخوردار از چنان سلسلههای علت و معلولی است که دارای کارکرد هماهنگ بوده و در راستای رسیدن به غایت واحدی ایفای نقش میکند. اما نظریۀ دوم، به بیفایده بودن این کار، قائل است و آن را موجب محدود کردن ارزشهای اخلاقی میداند و معتقد است غنی بودن اخلاق فراتر از یک نظام است. این نوشته درصدد اثبات نظریۀ نخست در قرآن با روش تحلیل و استناد است. لذا در آغاز تلقی از نظاممندی را تعریف و تبیین میکند؛ سپس به بیان فواید کشف نظام اخلاقی در برابر نظریه رقیب میپردازد؛ آنگاه از قائلان به نظریه و اینکه چگونه شد تا آنان به این نظریه روی آوردند، سخن میگوید و برای امکان کشف و بیان عناصر ضروری برای ایجاد نظام اخلاقی، شواهدی ذکر میکند؛
There two theories about ethical messages in Quran; Assent theory and Dissent theory to Quranic ethical systematization. The first theory indicates the possibility of being systematized of these concepts and its benefits in outlining ethical guidelines and also considers them as a set of predicates, instructions, topics and concepts which are in an appropriate order, relationship and construction acting in respect of both thematic conceptual relations and rulings associations to reach a specific objective; moreover, this system has a casual progression and plays an important role in reaching that objective. In contrast, the second theory admits it as a useless one, and considers it as a means to limit the ethical values and believes that the richness in ethic is beyond the system. This paper is to prove the first theory in Quran by means of documents and analyzing method; therefore, at first it explains this systematization, then goes on to state the advantages of ethical system discovery against rival theory; in addition, it will talk about its believers and their reason to believe it; and also it gives some evidences to show the possibility of necessary elements discovery to make an ethical system and mentions the explanation about them. Finally, the triple respects will follow up. This theory asks for those Quranic studies that although they include elements, concepts, prospects, rulings, narratives and authentications, it will be shown that all these meanings are omnidirectional and relatable. In this discussion, the focus is on its general form. Eventually the theories problems will be adverted to.
خلاصه ماشینی:
پرسش هاي اصلي تحقيق اين بحث از پرسش هاي اساسي در چند محور آغاز ميشود: ١- آيا در عالم واقع لازم است مجموعه آموزه هاي اخلاقي قرآن دربردارنده عناصر ضروري براي ايجاد يک نظام اخلاقي باشند؟ ٢- چه ضرورتي اقتضا مي کند که اين عناصر از ساختاري منطقي و منظم برخوردار باشند؟ ٣- آيا مجموعه آنچه در منابع اوليه و ثانويه اخلاق اسلامي وجود دارد، اثباتا از چنين جامعيت و ساختار منظمي برخوردار هستند که زمينه استخراج اين نظريه را فراهم سازد؟ در برابر اين پرسش ها، رقيب پرسش هاي ديگري دارد، مثل اينکه : ١- آيا اساسا ارزش هاي اخلاقي قرآن قابل تبديل به مجموعه اي سامان مند است ؟ ٢- آيا مواد خامـي که در قرآن آمـده ، قابل تبديـل به نظامـي اخلاقـي است تا بشـود آن را استخراج کرد؟ ٣- اگر اين کار انجام شد، آيا موجب محدود شدن معارف اخلاقي قرآن نخواهد شد و کارايي اين رهنمودها را در طي زمان تخريب نخواهد کرد؟ فرضيه اين نوشته آن است که قرآن دربردارندٔە مجموعه اي پيونددار و گسترده از عناصر ضروري براي ايجاد نظام اخلاقي است .
٧. عناصر ضروري براي ايجاد يک نظام اخلاقي پرسش دوم اين بود که آيا ضرورتي اقتضا ميکند که اين عناصر از ساختاري منطقي و منظم برخوردار باشند؟ پاسخ به اين پرسش وابسته به فهم ما از ابعاد مختلف اين متن ، از آن جمله شخصيت مؤلف و جايگاه اسما و صفات او در توصيف و تحليل ارزش هاي اخلاقي است ؛ زيرا وقتي از معارف قرآن و کلام الاهي در تبيين مفاهيم و آموزه هاي اخلاقي سخن گفته ميشود، از دو جهت قابل بررسي است : يکي توجه به سخن گوينده ؛ زيرا نبايد از گوينده اين سخنان و کسي که اين آموزه ها را خواسته (پراکنده و يا منسجم ) غافل باشيم .