چکیده:
هدف اغلب تئوریهای مدیریت استراتژیک تا پیش از ظهور نظریه نهادی، کمک به سازمانها برای خلق استراتژیهای متمایز، ارتقای جایگاه رقابتی و بهبود سودآوری شرکتها بود. ظهور نظریه نهادی موجب شد پژوهشگران علاوه بر توجه به اهداف فوق، به تاثیر نهادها بر رفتارهای استراتژیک سازمانها پی برده، چالشهای کسب همزمان بهره وری اقتصادی و مشروعیت اجتماعی را درک کرده و درصدد شناخت چگونگی همراستایی اهداف رقابتی و انتظارات اجتماعی در محیط بیرونی بر آیند. این مساله بویژه در کشورهای درحالتوسعه که ساختارهای نهادی نابالغ و نوظهور دارند از اهمیت بیشتری برخوردار است. از این رو، مساله اصلی پژوهش حاضر نیز درک چگونگی این همراستایی از طریق تدوین یک الگوی استراتژیک دوسوتوانی است. روش پژوهش حاضر کیفی، از نظر هدف اکتشافی و پارادایم غالب آن تفسیری است. برای فهم بهتر مساله استراتژی این پژوهش استفاده از مطالعهموردی چندگانه است. دادههای موردنیاز از طریق واکاوی اسناد و نیز برگزاری مصاحبههای نیمهساخت یافته با مدیران عامل جمع آوری شده و سپس از طریق تحلیل محتوا و با کدگذاری و شناسایی ارتباط میان کدها، مقولههای کلیدی تبیین شدند. یافتهها نشان میدهد مدیریت همزمان اقدامات رقابتی و مشروعیت آفرین از یک الگوی استراتژیک دوسوتوانی با 3 مرحله پی در پی برخوردار است. اگاهی از این الگو در سطح سازمان میتواند به همراستاسازی تصمیمات استراتژیک در سطح استراتژیهای رقابتی و کسب مشروعیت اجتماعی بیانجامد. سازمانهای ایرانی میتوانند برای دستیابی همزمان به اهداف رقابتی و مشروعیت اجتماعی از استراتژیهای ایجاد قوانین جدید رقابتی و نهادی، ایمنسازی محیطی، جلب حمایت نهادها، کسب اطمینان از جاریشدن برنامهها استفاده کنند.
In recent years, having the organizational capability in simultaneous management of business and institutional goals has become more important. For instance, companies are increasingly expected to minimize the detrimental effects of their activities on the environment or to meet the expectations of social institutions, concurrent with improving their growth and profitability. This issue is especially significant in developing countries due to the underdevelopment of institutional structures as well as severe turmoil in the political, economic and social environment. Considering different and heterogeneous nature of the competitive and social goals in companies, the purpose of this study is to draw a model for the successful and simultaneous management of competitive goals along with gaining social legitimacy. Accordingly, by using case-study method we chose Golrang Industrial Group (GIG) as one of the successful Iranian holdings in managing the competitive and social environment, then required data were collected by examining the related organizational documents and conducting in-depth interviews. we afterward explained the effective components on the ambidextrous pattern of competitive advantage and social legitimacy by content analysis method.The results showed that the concurrence of competitive goals and social legitimacy in a way that leads to strengthening each other, requires implementation of three key practices: 1. Creating new competitive and institutional rules (Changing the playing field), 2. Protecting the environment and gaining institutional support (Buffering strategy), and 3. Ensuring the goals operationalizing and securing the results (institutional leadership strategy).
خلاصه ماشینی:
1 Institutional logic 2 Hahn, Figge & Pinkse 3 Berrone & walls 4 Schneider 5 Liu, Wenqian & Yuan در بخش ضرورت هاي کاربردي موضوع از بستر کشورهاي درحال توسعه شکل ميگيرد.
باتوجه به تشريح مساله پيش روي سازمان ها در حفظ اهداف استراتژيک براي دستيابي به مزيت رقابتي و نيز کسب همزمان مشروعيت اجتماعي براي جلب حمايت هاي بيروني در دستيابي به منابع مورد نياز در بستر نظريه نهادي و تاکيد محققين قبلي مبني بر اهميت اين همزماني، در اين پژوهش به ترسيم الگويي براي توانمندسازي سازمان ها به کمک مفهوم دوسوتواني ١ استراتژيک براي برخورداري همزمان از نتايج مزيت رقابتي و مشروعيت اجتماعي در محيط بيروني پرداخته شده و به سوال زير پاسخ داده مي شود: الگوي استراتژيک دوسوتواني از چه مولفه هايي تشکيل شده است ؟ از آنجاکه همواره از محققين مشروعيت خواسته ميشود تا ابعاد مشروعيت را تنها محدود به سه قطب قانوني، هنجاري و شناختي نکرده و در مباحث اجتماعي و ارتباطي عمق بيشتري کسب کنند تا منابع جديد و موثرتر بر منابع ديگر براي کسب مشروعيت نيز شناسايي شوند، اين پژوهش مقدمه اي براي ورود بهتر نظريه مشروعيت به ادبيات مديريت استراتژيک و بررسي موازي خواسته هاي رقابتي در کنار برنامه هاي کسب مشروعيت است .
1 Scott 2 exchange or efficiency perspectives 3 Friedland and Alford 4 oliver 5 Resource based view 6 Porac, Thomas & Baden-Fuller 7 Chen & Hambrick با اين وجود تا سال ١٩٩٩ هيچ يک از مطالعات به صورت دقيق و شفاف راهکار عملي و يا نظري براي مديريت نيروهاي نهادي در کنار نيروهاي رقابتي بازار ارائه نکرده بودند.
1Jarzabkowski 2 March 3 Tushman and Oreilly 4 Gibson & Birkinshaw 5 Carter 6 Hahn, Pinkse, Preuss and Figg يکي از مطالعات شاخص که به کارکرد دوسوتواني در بستر منبع محور رقابتي و مشروعيت اجتماعي به صورت همزمان پرداخته است به پژوهش هاي ليو و لي ١ باز ميگردد.