چکیده:
مقالهی حاضر چارچوبهای ارجاع نسبی و ذاتی سطح افقی را در زبان فارسی بررسی میکند. دادههای واقعی زبانی از پنج جفت گویشور با استفاده از 48 عکس بازی استاندارد «توپ و صندلی» (بوهنمایر، 2008) اخذ شدهاند. تحلیل دادهها نشان داد در سطح افقی کاربرد چارچوب ارجاع نسبی به وضوح غالب است، اما کاربرد چارچوب ذاتی هم نادر نیست. چارچوب ارجاع ذاتی درخصوص صندلی بسیار بیشتر از توپ به کار رفته است و بهعلاوه درخصوص صندلی عمدهی موارد کاربرد آن مستقیم بوده، درحالیکه درخصوص توپ بهندرت کاربرد مستقیم وجود داشته و از اینجا لزوم تفکیک اطلاعات مربوط به موقعیت قرار گرفتن یک شیء از اطلاعات مربوط به جهت قرار گرفتن آن مشخص شده است. رابطهای بهکاررفته هم در چارچوب نسبی و هم در چارچوب ذاتی درخصوص توپ متنوعتر از صندلی بودهاند. نگاشت مختصهها در چارچوب ارجاع نسبی نیز در زبان فارسی از نوع بازتابی است که در آن محور جلو-پشت وارونه میشود، اما محور چپ-راست بدون تغییر باقی میماند.
The current article studies the Relative and Intrinsic Frames of Reference on the horizontal plane in Persian. Authentic data was obtained from five pairs of native speakers playing the standard “Ball & Chair” game (Bohnemeyer, 2008). Analysis of the data showed that the use of the Relative FoR is prevalent. Nevertheless, the use of Intrinsic FoR is far from scarce. The Intrinsic FoR was used much more with the chair than the ball and the majority of its uses with the chair were Direct, while with the ball only a few were; from this the necessary distinction between the information regarding the location of an object from the information regarding the orientation of it is adduced. Furthermore, the relators of both the Relative and the Intrinsic FoRs are more diverse when used about the ball than when about the chair. The mapping of the coordinates in the Relative FoR is Reflective; in which the front-back axis is reversed, while the left-right axis remains unchanged.
خلاصه ماشینی:
چـارچوب ارجـاع ذاتـي درخصـوص صـندلي بسـيار بيشـتر از تـوپ بـه کـار رفته است و به علاوه درخصوص صندلي عمدهي موارد کاربرد آن مستقيم بوده، درحـاليکـه درخصوص توپ به ندرت کاربرد مستقيم وجود داشته و از اينجـا لـزوم تفکيـک اطلاعـات مربوط به موقعيت قرار گرفتن يک شـيء از اطلاعـات مربـوط بـه جهـت قـرار گـرفتن آن مشخص شده است .
در تقسـيم بنـدي لوينسـون، دو سطح عمودي و افقي هريک شامل سه چارچوب ارجاع اصلي هستند: ) ذاتي: مانند «توپ سمت راست صندلي است » در عکس ١.
از ميان عکس هايي کـه در آنهـا صـندلي ايسـتاده اسـت ، در پنج عکس ٢-٣، ٢-٨، ٢-٩، ٢-١٠ و ٢-١١ صندلي رو به راست است ، در سه عکـس ٢-١، ٢-٢ و ٢-٤ رو بــه بيننــده و در دو عکــس ٢-٥ و ٢-١٢ پشــت بــه بيننــده اســت و در هـيچ عکسـي رو بـه چـپ نيسـت .
چهارچوبهاي ارجاع به کاررفته درخصوص صندلي به تفکيک مجموعه چهارچوب ارجاع سطح افقي مجموعه نسبي ذاتي راست چپ نيمرخ/کنار/بغل /پهلو جمع اول 10 (1)11 4 (1)25 (2)19 دوم (2)11 (1)17 1 (3)29 (6)29 سوم (1)19 (1)21 3 (2)43 (2)13 چهارم 19 19 (1)3 (1)41 (1)15 جمع (4)60 (2)67 (1)11 (11)76 (7)138 همانطور که مشاهده ميشود در خصـوص صـندلي، چـارچوب ارجـاع نسـبي حـدود دو برابر بيش تر از چارچوب ارجاع ذاتي به کار رفته است .
٢. ٥ چهارچوب ارجاع نسبي براي چهار مجموعه درمجموع ١٦٨ بار از چارچوب ارجاع نسـبي در سـطح افقـي اسـتفاده شده است که البته ١٢ مورد براي توصيف هاي تکراري بوده اسـت .