چکیده:
فلسفه علوم اجتماعی، به عنوان دانشی درجه دوم، عبارت است از تاملات فلسفی درباره ماهیت و دامنه علوم اجتماعی و ماهیت تبیین و عینیت. همچنین، بحث «روش شناسی» علوم اجتماعی و ماهیت ارتباط این علوم با طبیعی از جمله مسائل پایدار در فلسفه علوم اجتماعی است. پژوهش حاضر به بررسی و نقد مهمترین ایده هایی می پردازد که در کتاب «فلسفه علوم اجتماعی: روش ها، آرمان ها و سیاست های پژوهش اجتماعی» نوشته مایکل رووت،مطرح شده است. رووت در این کتاب رویکردی کمالگرایانه به علوم اجتماعی دارد و آموزه بیطرفی در عرصه های مختلف پژوهش اجتماعی که نتیجه سلطه رویکرد لیبرال بر علوم اجتماعی است،را تبیین و سپس رد میی کند. تاکید بر ضرورت کمالگرایانه بودن پژوهش اجتماعی و توجه به عرصه های مختلف علوم اجتماعی از نقاط قوت کتاب است. از سوی دیگر، عدم ارائه تبیینی از معنای فلسفه علوم اجتماعی، بی توجهی به تحولات صورت گرفته درزمینه ایجاد رویکرد کمالگرایانه در لیبرالیسم معاصر و تاکید بر مناسب بودن ایده بیطرفی برای دولت، از جمله نقائص اصلی کتاب است. همچنین ضرروت دارد مساله عینیت و نسبیت بویژه برای کتابی که از رویکرد کمالگرا به علوم اجتماعی دفاع می کند، مورد توجه قرار گیرد.
The book "Philosophy of Social Sciences" by Michael Root mainly supports a perfectionist approach to the social sciences. In the sense that he believes that social scientists should try to present a conception of the good that is common among research actors. Feminist approaches to the social sciences are examples of this approach. The book also explains the doctrine of neutrality in various areas of social research, which Root believes is the result of the dominance of a liberal approach, and is then rejected. Emphasis on perfectionism in social research and attention to various areas of social sciences is one of the highlights of the book. Failure to provide an explanation of the meaning of the philosophy of social sciences, disregard for developments in contemporary liberalism, in particular, the development of a perfectionist approach to the theory of liberalism and the emphasis on the appropriateness of the idea of neutrality for the state are among the main shortcomings of the book. The existence of a state with valuable moral neutrality challenges the results of perfectionist social research. The issue of objectivity and relativity also needed to be considered, especially for a book that defends the perfectionist approach to the social sciences.
خلاصه ماشینی:
رووت در این کتاب رویکردی کمالگرایانه به علوم اجتماعی دارد و آموزۀ بیطرفی در عرصههای مختلف پژوهش اجتماعی را، که نتیجۀ سلطۀ رویکرد لیبرال بر علوم اجتماعی است، تبیین و سپس رد میکند.
مایکل رووت، همانگونهکه خودش بیان کرده است، این کتاب را برای دانشجویانی که در درس فلسفۀ علوم اجتماعی او شرکت کردهاند نوشته است (رووت 1389: 10).
بهنظر رووت، آنچه این تمایل را شکل داده است ماهیت علوم اجتماعی و حقایق علمی نیست، بلکه این تمایل از جملۀ نتایج و دلالتهای سیاسی آرمان لیبرالی بیطرفی است: طبق اين آرمان سياسي، دولت بايد درقبال تلقيهاي خير بيطرف باشد و درخصوص پرسشهاي مربوط به ماهيت كمال انساني صامت باشد.
وی در همان آغاز کتاب نظریۀ خود را چنین بیان میدارد: «نظریۀ من از این قرار است که اگرچه آرمان لیبرال برای دولت مناسب است، لیکن برای علوم اجتماعی مناسب نیست» (رووت 1388: 15).
رووت بهدرستی معتقد است این ویژگی در پژوهشهای اجتماعی نیز، که با رویکرد لیبرال صورت میگیرد، بازتولید شده و خود را بهصورت بیطرفی پژوهشگر و پژوهش اجتماعی نشان داده است.
اتخاذ رویکرد جانبدارانه و درواقع کمالگرا در لیبرالیسم هم ایدۀ مطلوببودن بیطرفی برای دولت را، که رووت مطرح کرده است، با چالش مواجه میکند و هم اینکه درصورت بازتولید ایدۀ جانبداری در پژوهش اجتماعی آرای رووت در این زمینه با معضلاتی مواجه خواهد شد.
همچنین، باتوجهبه اینکه رووت در کتابش تأکید میکند که این کتاب نتیجۀ سالها تدریس او در زمینۀ فلسفۀ علوم اجتماعی است، لازم بود که تبیینی از معنای فلسفۀ علوم اجتماعی و رویکردهای مختلفی که در این زمینه وجود دارد بحث قابلملاحظهای ارائه شود.