چکیده:
هدف: هدف این مطالعه بررسی رابطه بین خلاقیت سازمانی و بهرهوری کارکنان دانشگاه علوم پزشکی استان مازندران بوده است.
روش: پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان معاونت توسعه منابع انسانی دانشگاه علوم پزشکی استان مازندران به تعداد 220 نفر بودند. نمونه آماری از طریق فرمول کوکران، 140 نفر تعیین و به شیوه نمونهگیری تصادفی طبقهای بر حسب مدرک تحصیلی انتخاب شدند. جهت گردآوری دادهها از دو پرسشنامه استاندارد خلاقیت سازمانی رندسیپ (۱۹۷۹) و بهرهوری گلداسمیت (1988) استفاده شده است. پایایی آنها با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ برای هر یک به ترتیب برابر 95/0 و 85/0 بهدست آمد. جهت بررسی و تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد.
یافتهها: دادهها نشان داد که بین خلاقیت سازمانی با بهرهوری کارکنان در سطح 05/0 P < رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که سهم هر یک از ابعاد خلاقیت سازمانی در پیشبینی بهرهوری کارکنان متفاوت است.
نتیجهگیری: بین خلاقیت سازمانی و بهرهوری کارکنان رابطه معناداری وجود دارد؛ بنابراین با افزایش خلاقیت سازمانی در کارکنان دانشگاه علوم پزشکی میتوان بهرهوری آنان را نیز افزایش داد. همچنین ابعاد خلاقیت سازمانی میتوانند بهرهوری کارکنان را پیشبینی کنند.
Abstract Objective: The aim of this study was to determine the relationship between organizational creativity and employees’ productivity of Medical Sciences University in Mazandaran province. Methods: This applied research was descriptive and correlational in terms of method. Out of 360 staff members of human resource development of the university in year 1395, 140 participants were selected through stratified random sampling and based on Cochran formula as well as considering their degrees of education. Data were gathered by using two standard questionnaires of organizational creativity and productivity. The content and face validity of the instruments were confirmed by experts and their reliabilities were 0.95 and 0.85 respectively by the use of Cronbach Alpha. Descriptive statistics and inferential statistics including Pearson correlation coefficient and regression were used to analyze the data. Results: The results indicated that there is a positive and significant correlation between employees' organizational creativity and productivity. Besides, the findings revealed that the contribution of each aspect of organizational creativity in predicting productivity employees is different. Conclusion: There is a meaningful relationship between organizational creativity and employees' productivity. Therefore, increasing organizational creativity in the staff of the University of Medical Sciences can increase their productivity. Also, the dimensions of organizational creativity can predict employees' productivity.
خلاصه ماشینی:
يافته ها: داده ها نشان داد که بين خلاقيت سازماني با بهره وري کارکنان در سطح ٠/٠٥> P رابطه مثبت و معناداري وجود دارد.
با توجه به هدف اصلي اين پژوهش که بررسي رابطه بين خلاقيت سازماني و بهره وري کارکنان دانشگاه علوم پزشکي و ارائه پيشنهادهاي کاربردي به مسئولان دانشگاه بر اساس نتايج پژوهش ميباشد؛ فرضيه هاي پژوهش به شرح زير مطرح ميگردد.
هم چنين با توجه به مقدار ضريب تعيين (٠/٣٥٨= R٢ )، اين مقدار نشان ميدهد که ٣٥/٨ درصد از تغييرات متغير ملاک (بهره وري کارکنان ) توسط متغير پيش بين (خلاقيت سازماني) پيش بيني ميشود؛ و مابقي مربوط به ديگر مؤلفه ها ميباشد که در اين پژوهش مورد بررسي قرار نگرفته است .
در نتيجه سهم هر يک از ابعاد خلاقيت سازماني در پيش بيني بهره وري کارکنان از بيش ترين تا کم ترين سهم به ترتيب عبارت است از: ١- استراتژي براي نوآوري ٢- صلاحيت منابع انساني .
بحث و نتيجه گيري نتايج حاصل از يافته هاي اين پژوهش نشان داد که بين خلاقيت سازماني و بهره وري کارکنان رابطه مثبت و معناداري وجود دارد.
نتايج بررسيهاي رحمان سرشت و همکاران (١٣٩٦)، هلاليان مطلق و حسن زاده (١٣٩٤)، احمدي (١٣٩٤)، مسلمي پور و همکاران (١٣٩٤)، رضايي صوفي (١٣٩٣)، حقيقت جو و ناظم (١٣٨٦)، سوسان و همکاران (٢٠١٧)، جان (٢٠١٥)، بالکار (٢٠١٥)، جان (٢٠١٣)، پارک (٢٠١٣) و صحت (٢٠١٠) نيز نشان داد که بين خلاقيت سازماني و بهره وري رابطه مثبت و معناداري وجود دارد مهم ترين هدف هر سازماني، دستيابي به بهره وري است .