چکیده:
دستور شناختی، بهمثابۀ یکی از جدیدترین رویکردهای مطالعۀ زبان، با تکیه بر مسئلۀ شناخت و فرایندهای ذهنی، زبان را با چشماندازی معنامحور و مبتنی بر دادههای علوم تجربی و شناختی بررسی میکند. مدعای اصلی پژوهش حاضر کاربردی بودن مبانی دستور شناختی در بررسی شیوۀ روایت اشعار فارسی است. برای اثبات این مدعا، نخست تلقیات اساسی دستور شناختی در مواجهه با مقولههای دستوری تبیین و سپس کاربرد هریک از مقولههای دستوری در تحلیل شیوۀ روایت اشعار برخی از شاعران مشهور بررسی شده است. دستور شناختی با اصالت بخشیدن به مسئلۀ زمان، مقولههای دستوری را برمبنای پویایی و فرایندی بودن دستهبندی میکند. از آنجا که مقولۀ فعل یکی از ارکان شعر فارسی است، شیوۀ ویژۀ مقولهبندی دستور شناختی میتواند شیوۀ روایت شعر را بهشکلی ویژه و شناختمحور تحلیل کند. همچنین مقولههای زیرشاخۀ اسم و صفت، شامل صفت فاعلی و مفعولی، بیشترین نقش را در شیوۀ روایت ایفا میکند. اقتراح دربارۀ مدعای مطرحشده و بررسی صحت مدعا و آزمایش آن در متون شعر فارسی، دستاوردهای اصلی پژوهش حاضر است.
Cognitive Grammar as one of the newest approaches to the study of language, based on the cognition and mental processes, examines language with a conceptual and novel perspective. The main claim of the present study is the applicability of cognitive grammatical categories in the study of Persian poetry narration. To prove this claim, first the basic theories of cognitive grammar in the face of grammatical categories are explained and then the application of each grammatical category in the analysis of the method of narration of the poems of some famous poets has been studied. The results of the present study show that grammar classifies grammatical categories based on dynamicity and process by giving originality to the time. Since the category of verb is one of the pillars of Persian poetry, the special method of cognitive grammatical categorization can analyze the method of narration of poetry in a special and cognitive way. Also, the sub-categories of nouns and adjectives play the most important role in the narrative method.
خلاصه ماشینی:
دستور شناختي با تکيه بر مسئلۀ پويايي، دو نوع اسکن ذهني را براي مفاهيم ذهني تعيين مينمايد و عناصر نحوي را در قالب روابط بصري، همچون نما و زمينه ، و مقوله هاي دستوري را براساس چيز و غيرچيز (رابطه ) رده بندي ميکند.
٢. دستور شناختي با استفاده از ابزارهايي همچون اسکن ناحيۀ ارجاع ، روابط نما و زمينه و معاني مختلف مقوله هاي دستوري، قابليت بررسي شيوة روايت و پويايي شعر را براي خواننده فراهم ميکند.
ارزشمندي اثر مذکور اين است که در آن ، انواع مقوله هاي دستوري موجود در دستور شناختي در زبان فارسي نيز مورد تدقيق قرار گرفته است .
استاکول براي تعميق و توضيح بيشتر، اين موارد را به صورت مصداقي برشمرده است : هستيهاي ثابت يا اشياي ايستا (مثل عبارات اسمي، صفت ها، صفت مفعولي و افعال حالتي همچون «هست »، «نشسته بودن »، «ايستاده بودن ») به صورت موجز و به مثابۀ چيزها (در مفهوم مورد نظر لانگاکر) اسکن ميشود؛ حال آنکه فرايندهاي فعال شامل تغييرات پويا در ترکيب و شکل اشيا به صورت ترتيبي اسکن ميشود.
به ديگر سخن ، آنچه در دستور شناختي شالودة بررسي روايت درنظر گرفته ميشود، شيوة پردازش شناختي واژه هاي موجود در عبارت است که به شکل پويا و تعاملي ميان مفهوم سازان (گوينده و شنونده ) صورت بندي ميشود.
نتايج پژوهش حاکي از اين است که دستور شناختي با تکيه بر مسائلي همچون روابط نما/ زمينه ، اسکن ناحيۀ ارجاع و کاربست معنايي/ ذهني مقوله هاي دستوري، قابليت تحليل شيوة روايت اشعار فارسي را داراست .
Cognitive Grammar: Theoretical foundations, and application in persian (in Farsi).