چکیده:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی واقعیتدرمانی بر تجربه سوگ و انعطافپذیری روانشناختی در خانواده متوفیان کرونا بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیشآزمون، پس آزمون و مرحله پیگیری با گروه گواه بود و جامعه آماری خانوادههای متوفیان ویروس کرونا شهر رشت بود که از میان آنها، ، به روش نمونهگیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه استاندارد تجربه سوگ توسط بایلی، دونهام و کرال (۲۰۰۰) و شاخص انعطافپذیری شناختی دنیس و وندر وال (2010) بود. شرکتکنندگان گروه آموزشی بسته واقعیت درمانی گلاسر (2008) را در هشت جلسه 90 دقیقهای دریافت کردند ولی گروه گواه هیچ آموزشی را دریافت نکردند. دادهها با استفاده از واریانس اندازههای مکرر تحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد مداخله واقعیت درمانی بر تجربه سوگ (F = 17.62, P = 0.001) و انعطافپذیری روانشناختی (F = 15.12, P = 0.001) موثر بود و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار گزارش شد. نتیجهگیری: مجذور ایتا نشان میدهد 9/ 49 درصد از تفاوت نمرات تجربه سوگ و انعطافپذیری روانشناختی در دو گروه آزمایش و کنترل به وسیله گروهبندی تبیین میشود. نتایج تحقیق نشان داد که واقعیت درمانی در کاهش تجربه سوگ و بهبود انعطافپذیری روانشناختی موثر بودهاست
Aim: The aim of this study was to determine the effectiveness of emotion-focused therapy on psychological toughness and sleep quality in people with a history of coronary heart disease. Methods: This quasi-experimental study was a pre-test, post-test and follow-up design and the statistical population included people with a history of coronary hospitalization in Chalous. 30 people were selected by available sampling method and in two experimental groups (15 people) control (15 people) 15 people were randomly replaced. Participants in the training group underwent Johnson (2012) emotion-focused therapy intervention in eight 90-minute sessions, and the control group did not receive any treatment. Data were analyzed using mixed analysis of variance using SPSS software. Results: The results showed that emotion-focused therapy intervention was effective in improving sleep quality (F = 9.18, P = 0.005) and psychological stiffness (F = 4.66, P = 0.040). The follow-up phase was stable. Conclusion: The discriminant eta coefficient shows that 24.7% of the changes in sleep quality and 14.3% of the changes in psychological toughness are explained by the grouping variable; Therefore, emotion-focused therapy has been effective on psychological toughness and sleep quality in people with a history of coronary heart disease.
خلاصه ماشینی:
يکي از موارد تأثرانگيز براي خانواده هاي بيماران قوت شده انتقال و مراسم تدفين در شرايط کرونا، است که با توجه به عدم امکان برگزاري مراسم سوگ و نوع مرگ متوفي غيرمنتظره و ناگاهاني باعث ميشود تا تجربه سوگ براي بازماندگان آنان به طور نرمال انجام نشود (فياضي ، چالاکي نيا، عليزاده جويمندي و همکاران ، ١٤٠٠).
نداشـــتن انعطاف پذيري در مورد تغييرات غيرقابل پيشگيري در مورد وقايع ، از جمله بيماري کرونا، موجب افزايش آشفتگي هيجاني شده و بنابراين اين افراد، از نظر روان شــناختي تاب آوري کمتري نيز داشــته و ميتوان اين گونه بيان کرد، زماني که افراد انعطاف ناپذير در يک حالت يا موقعيت آشـــفته و اســـترس زا قرار ميگيرند(محمدپور، رحيمي ، رمضـــاني ، احمدي و بيرانوندي ، ١٤٠٠)، بيش از پيش نيازمند مداخلات روان شناختي هستند، چرا که وجود اضطراب ناشي از شرايط کرونا در جامعه و بخصوص در خانواده هاي متوفيان ، لزوم استفاده از يک مداخله درماني را نشان ميدهد.
Wu P, Liu X, Fang Y, Fan B, Fuller CJ, Guan Z, Yao Z, Kong J, Lu J, Litvak IJ.
The effectiveness of reality therapy on the experience of grief and psychological resilience among the families of the deceased of Coronavirus Jaleh.
/ / / 4 Babajani Gavzan / Abstract Aim: This study aimed to determine the effectiveness of reality therapy on the experience of grief and psychological resilience among the families of the deceased of Coronavirus.
The results indicated that reality therapy was effective in reducing the experience of grief and improving psychological resilience.