چکیده:
انقلابهای کبیر با پیشنهاد کردن اندیشههای عالمگیرو قانونمندیهای نجات بخش بشری قصد دارند آرمانهای فرامرزی خود را به اجرا بگذارند و خواهان آغاز عصر تازهای در زندگی سیاسیـ اجتماعی انسانیت در قاعده بینالمللی میشوند و خود را در جایگاهی از توانایی میبینند که جمیع انسانهایی که حاجتمند آنان هستند را به خوشبختی و نجات نهایی رهنمون کنند. اما برای تحقق این آرمانها با مخالفتها و موانعی در داخل روبه رو میشوند. این مقاله، چرایی و چگونگی موانع داخلی انقلابهای بزرگ را از منظر تئوری ایدهآلیسم مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد و بر این مدعاست که مخالفتها و موانع داخلی انقلابهای بزرگ بر اثر مشکلات داخلی، ناسیونالیسم و ضد انقلاب داخلی روی میدهد.
خلاصه ماشینی:
انقلابشناسان بین دو دسته اصلی از انقلابها، تمایز قائل شدهاند؛ یکی انقلابهای ملی که دارای تأثیرات و ابعادی داخلی و درون مرزی در درون قلمرو جغرافیایی یک کشور خاص میباشند و تغییر و تحولاتی بنیادین را در عرصههای اجتماعی و سیاسی رقم میزنند و دیگری انقلابهای فراملی یا انقلابهای بزرگ، که علاوه بر ایجاد دگرگونیهایی ملی و داخلی در یک کشور، تأثیرات و پیامدهایی را نیز در عرصههای فرامرزی خود و در قلمرو جغرافیایی سایر کشورها و نظام بینالملل مد نظر قرار میدهند و آثاری جهانی و بینالمللی ایجاد میکنند.
از آنجایی که کشور ایران در سه دههی گذشته دارای حکومتی برخاسته از یک انقلاب عظیم مردمی بوده است و نظام سیاسی موجود در این کشور طی این مدت در دنبال کردن مقاصد خود با موانع، چالشها، مخالفتها و منازعاتی داخلی مواجه بوده است، ضرورت دارد تا موانع داخلی مورد بازبینی و بازشناسی قرار گیرند تا بتوان در پرتو این شناخت موانع داخلی را رفع و برای جلوگیری از آن برنامه ریزی لازم را انجام داد.
در این راستا، امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران میفرماید: ما به تمام جهان تجربههایمان را صادر میکنیم و نتیجه مبارزه و دفاع با ستمگران را بدون کوچکترین چشم داشتی، به مبارزان راه حق انتقال میدهیم و مسلما محصول صدور این تجربهها جز شکوفههای پیروزی و استقلال و پیاده شدن احکام اسلام برای ملتهای دربند نیست (امام خمینی، 1385: 20).
در حقیقت، همهی انقلابهای بزرگ بعد از پیروزی، اعتقاد دارند که انقلاب آنها همهی انسانها را از ظلم و ستم آزاد میکند بنابراین در پی نشر عقاید خود و آزاد سازی ملتهای در بند اقدام میکنند.