خلاصه ماشینی:
"عموما بازی با الگوها به موسیقی او یک حالت انتزاعی هندسی میبخشد، ولی حرکت به سوی مضامین صریحتر را نیز میتوان در آثار او مشاهده کرد،ایم مضامین را میتوان در«موسیقی صحرا» (تنظیم بای کر و ارکستر)(1984)و یا«قطارهای متفاوت» (تنظیم برای کوارتت و نوار)(1988)-با حالتی شخصیتر و با صدای انسان-مشاهده کرد که در آنها تکرار و فرآیندهای به هم پیوسته با شبکهای از خاطرات ضبطشده هماهنگ میشوند که با مسافرتهای انجامشده با قطار مرتبط است.
بهعنوان مثال تورو تاکمیتسو (Toru Takemitsu) (متولد 1930)نهتنها از سازهای ژاپنی در کنار سازهای استاندارد ارکستر سمفونی استفاده کرد، بلکه احساس ژاپنی از زمان،رنگ و سکوت را در غالب کارهای بزرگتر خود قرار داد که تنها جهت سازهای غربی تنظیم شده بودند و با این کار به تأیید و تکمیل کارهایی پرداخت که در جایی دیگر توسط مسیان،کیج و بولز بهدست آمده بود.
مخصوصا پس از معرفی[تکنولوژی] لوح غشرده در اوایل دههء 1980 علاوه بر این رقابت-دیگر بین چند کمپانی بینالمللی انگشتشمار اتفاق نمیافتد؛[امروزه] صدها شرکت کوچک هستند که بسیاری از آنها موسیقی نو وارد بازار میکنند و به نوبهء خود به از بین بردن یکپارچگی موجود در دهههای پنجاه و شصت مبادرت میورزند.
بررسیهای بریو درمورد حالات سازی سولو در سر آثار Sequenza او نیز دیده شده و مثل مورد Ofanim (1988)از منابع الکترونیک و صدای انسان و سازها به صورت زنده،بسیار استفاده کرده است و فضای خلاقهای ایجاد کرده که در آن میتواند به هر چیزی در تاریخ موسیقی،حتی آثار گذشتهء خود رجوع کند."