چکیده:
هدف این پژوهش بررسی اثرات افزایش قیمت کالاهای مورد مطالعه (نان، شیر، آب و برق و گاز) بر رفاه خانوارهای شهری میباشد. به این منظور با تکیه بر تئوریهای مربوط بهاندازهگیری تغییرات رفاهی مصرفکنندگان، فرمول تغییرات جبرانی در چارچوب سیستم تقاضای تقریباً ایدهآل (AIDS) استخراج گردید. در ادامه، سیستم تقاضا بر اساس دادههای بودجه و شاخص قیمت خانوارهای شهری ایران در سه گروه عمده درآمدی (هزینهای) برای دوره زمانی 1392- 1389 و با استفاده از روش SUR برآورد و پارامترهای سیستم تقاضای تقریباً ایدهآل و معیار تغییرات جبرانی محاسبهگردید. نتایج تحقیق برای خانوارهای شهری حاکی از آن است که تغییرات جبرانی در این دوره زمانی مثبت بوده است یعنی، افزایش قیمت در این دوره زمانی موجب کاهش رفاه خانوارهای شهری شده است. درصد کاهش رفاه ناشی از افزایش قیمت کالاها در گروههای پایین درآمدی بیشتر از گروههای میانی وگروههای بالای درآمدی (هزینهای) است زیرا، درآمدی که خانوارهای گروههای پایین درآمدی (هزینهای) از دست میدهند سهم بیشتری از درآمد این خانوارها بوده و در حقیقت رفاه بیشتری نسبت به خانوارهای گروههای بالای درآمدی از دست میدهند.
The objective of this study is to analyze the impact of rising commodity prices (bread, milk, water, electricity, and gas) on the welfare of urban household income. For this purpose, the compensating variation formulation is extracted in Almost Ideal Demand System (AIDS) framework. Moreover, the demand system is calculated based on AIDS parameters and applying SUR method. It is computed for three main income categories with using, income and budget data during the period 2010- 2013. The results suggest that compensating variation is positive for urban households, which means that the rising prices reduce urban household welfare in this period. The results also show that percentage of reduction in welfare due to rising commodity prices on lower-income groups is more than middle and higher-income groups.
خلاصه ماشینی:
در ادامـه ، سيسـتم تقاضـا بـر اسـاس داده هـاي بودجـه و شاخص قيمت خانوارهاي شهري ايران در سه گروه عمده درآمـدي (هزينـه اي) بـراي دوره زمـاني ١٣٩٢- ١٣٨٩ و بـا استفاده از روش SUR برآورد و پارامترهاي سيستم تقاضاي تقريباً ايده آل و معيار تغييرات جبراني محاسبه گرديد.
Amuzegar نمودار (١) به خوبي نشان مي دهد که اجراي فاز اول قانون هدفمند کـردن يارانـه هـا برافـزايش هزينه هاي توليد مؤثر بوده به نحوي کـه بـا اجـراي ايـن سياسـت ، شـاخص قيمـت توليدکننـده رشـد قابل توجهي را نشان مي دهد با اين حال شاخص قيمت مصرف کننده به سرعت نسبت به اين افـزايش در هزينه ها واکنش نشان نداده است که به دليل سرکوب هـاي قيمتـي اعمـال شـده توسـط دولـت و تعزيرات در آن دوره بوده است .
شاخص رفاهي ناشي از افزايش قيمت (ريال ) (به تصویر صفحه مراجعه شود) نتايج معيار CV در گروه هاي پايين درآمدي نشان مي دهد که با اجراي سياست افزايش قيمت بايد مبلغي معادل ٥٧٧,٤٣١, ٢١٧ ريال براي دوره ١٣٩٢- ١٣٨٩ به خانوارهاي اين گـروه پرداخـت شود تا به سطح مطلوبيت اوليه اي که قبل از تغيير قيمت داشتند، دسـت يابنـد.
براي اندازه گيري هزينه رفاهي ناشي از تورم ، با استفاده از متوسط مخارج دهک هاي هزينـه اي خانوارهاي شهري از مرکز آمار ايران و داده هاي مربوط به قيمت از بانک مرکزي ايـران در فاصـله زماني ١٣٩٢-١٣٨٩ به برآورد سيستم تقاضاي تقريباً ايده آل اقدام و کشش هاي قيمتـي و درآمـدي گرديد.