خلاصه ماشینی:
"احمد طالبینژاد:دقیقا باید توجه داشته باشیم که تقوایی قبل از اینکه اهل سینما باشد،اهل ادبیات بوده است و داستانگویی را دوست دارد.
علی راضی:به حضور این مسأله«شخصیتپردازی قوی» در مورد شخصیت صادق کرده هم اعتقاد دارید؟ احمد طالبینژاد:شما میدانید که تقوایی آن فیلم را تا حدودی تحت تأثیر تهیهکننده و فضای قیصریسم آن سالها ساخته است.
روبرت صافاریان:این نکته هم جالب است که اغلب مستندسازانی که به سینمای داستانی پرداختهاند از شگردهای خاصی که برگرفته از سینمای مستند بوده-مثل به کار گرفتن نابازیگر و فیلمبرداری در مکانهای واقعی-استفاده کردهاند،اما تقوایی که مستندهای خوبی هم ساخته،در سینمای داستانی،استادانه اصول سینمای داستانی کلاسیک را رعایت میکند.
با توجه به مجموعه این حرفها حالا میتوانیم دوباره این پرسش را مطرح کنیم که آیا میشود مؤلفههایی در سینمای تقوایی نام برد که مثل خطی ممتند در کارهایش حضور داشته باشند؟ احمد طالبینژاد:در ذهن ما یک جور سوءتفاهم نسبت به تئوری مؤلف وجود دارد.
من فکر میکنم یکی از این اشتراکاتی که میشود به آن وارد شد و توضیحش داد مسأله اجتماعی بودن فیلمهای اوست و اینکه اغلب اعتراض اجتماعی حضور دارد.
روبرت صافاریان:که البته همین نکته هم که آدمها در این فیلم در دو سطح مطرح هستند و در ضمن وجه استعاری آنها مهم و بسیار غلیظ است،باعث میشود من زیاد«نفرین»را دوست نداشته باشم...
بهطور کلی در سینمای ما کمتر فیلمسازی مثل تقوایی وجود دارد که از قبل این قدر روی فیلمنامههایش کار کند.
احمد طالبینژاد:نکته جالبی است ولی چه اهمیتی میتواند داشته باشد؟ علی راضی:خب این سنت ادبیات کلاسیک است که آدمها و فضا توصیف شوند بعد در روایت فعال شوند."