چکیده:
مسئله ضرورت و نیاز به حجت الهی از عقاید مهم ادیان توحیدی و بهخصوص شیعه است که ارتباط دوسویه با موضوع انسان، ویژگیها و محدودیتهای آن دارد. هرچند حکما و متکلمان شیعه به تبیین و اثبات ضرورت حجت الهی با توجه به آموزههای نقلی و نیز ادله عقلی پرداختهاند، اما اهمیت این تحقیق در ارتباط با جنبه مقابل آن یعنی محدودیتها و نقصان بشری هست که این ضرورت را ایجاب میکند. روش تحقیق در این مقاله عقلی و نقلی است. در ابتدا محدودیتهای بشری در سه حوزه معرفتی، اجتماعی و هدایتی معین شده و سپس در ذیل هر یک از این مفاهیم به اقسام نقصان وجودی انسان و ضرورت حجت الهی پرداخته شده است و از آنجا که مهدویت در امتداد حجج الهی است با بیان این ضرورتها و محدودیتهای دائمی انسان در طول حیات بشری، مهدویت و نیاز به حجت الهی در حال حاضر هم اثبات شده است.
The issue of necessity and the need for divine Reason is one of the important ideas of monotheism and especially shiite religions. that has two - way communication with the human subject, features and limitations. however, the hakim and theologians have paid to the explanation and proof of the necessity of divine Reason with regard to carry and wise teachings. but the importance of this study is in relation to its opposite aspect, limits and human deficiencies which necessitate this necessity. The method of research in this paper is common sense. first, human limitations are defined in three spheres of knowledge, social, and guidance and then, under each of these concepts, all forms of human existence and the necessity of divine Reason are discussed. And as the Mahdi is along the Divine Providenceas the necessities and permanent limitations of man have been demonstrated during the human life, the necessity and the need for divine Imam has already been demonstrated.
خلاصه ماشینی:
ب) نقصان معرفت بشری در فهم قرآن و احکام دین از مطالب بسیار واضح و مهم در ضعف عقول بشری که زمینهساز ضرورت حجت الهی را ثابت میکند؛ ناتوانی فهم انسان در آیات قرآن کریم و بسیاری از احکام شریعت است که هم معجزه بودن کلام الهی را ثابت کرده و از طرفی باعث ضرورت و اثبات حجت الهی شده تا بتواند این آیات و احکام را با توجه به دوران و مقتضیات زمانی تبیین کند و افراد جامعه انسانی را به کمال و سعادت برساند و از مذاهب، عقاید و ایدئولوژیهای باطل حفظ کند.
اما محدوده شناخت منافع و ضررها تا کجاست که ضرورت احتیاج به حجت الهی را اثبات میکند؟ با نگاهی به زندگی انسانی بهصورت مطلق و بررسی سبک زندگی انسانها در ادیان مختلف حداقل در افعال و رفتارها و نحوه خوردن و آشامیدن بهصورت محسوس و عینی این امر اثبات میشود که حتی انسان مدرن هم تا به الآن دچار کمبودها و نقایصی است که بدون وجود امام و حجت معصوم قابل شناخت نیست، هرچند بعد از شناخت هم حتی در زمینه اجرا؛ نیاز به یک حاکمی الهی هست تا بتوان در جامعه عملی کرد و انسان را به منافع جذب و از ضررها منع نمود.
لذا با توجه به الفاظ هدایت و گمراهی که بهصورت مطلق در حدیث آمده است؛ میتوان نتیجه گرفت که نیاز و ضرورت به حجت الهی امر جداییناپذیر انسان در طول حیات بشری است که نتیجهاش سبب جلوگیری از گمراه شدن انسان در تمام مقولات مادی و معنوی حیات و نیز زمینه هدایت وی را شامل میشود؛ که این هدایت اثرگذاری مهم و همهجانبهای را در زندگی بشر به همراه دارد.