چکیده:
بیان مسئله
امروزه بی توجهی به مولفه های مکانی و انسانی و وابسته کردن مراکز تجاری معاصر به امور اقتصادی، باعث تقلیل میزان حضور، عدم وفاداری مشتریان، کاهش دلبستگی مکانی و خالی شدن مراکز تجاری از افراد شده و این موضوع تداوم حیات مراکز تجاری را با بحران روبه رو کرده است. بنابراین تعیین و اکتشاف فاکتورهای اثرگذار در ایجاد و ارتقای دلبستگی به فضای بازار، می تواند به بهبود شرایط عاطفی و روحی شهروندان و افزایش کارکرد مراکز تجاری کمک کند.
هدف پژوهش
هدف اصلی این پژوهش یافتن عوامل موثر در ایجاد دلبستگی به مکان در بازار و هدف فرعی دستیابی به ارتباط مابین مولفه های موثر با یکدیگر در بازار تجریش است.
روش پژوهش
برای دستیابی به اهداف پژوهش، از روش ترکیبی اکتشافی (کیفی-کمی) استفاده و از طریق راهبرد علی-مقایسه ای، میزان تاثیر مولفه ها بر حس دلبستگی به مکان، بررسی شده است. در روند پژوهش، ابتدا از طریق مطالعات کتابخانه ای-اسنادی، نظریه های موجود در زمینه دلبستگی به مکان و عوامل موثر بر این حس گردآوری و سپس با اتکا به نتایج تحلیل محتوا، مدل مفهومی پژوهش ارایه شد. سپس براساس داده های به دست آمده از بخش کیفی، پرسش نامه ای محقق ساخت، در جامعه آماری شامل: کسبه، مشتریان و رهگذران در بازار تجریش توزیع شد و با استفاده از آزمون های آماری ۲۶ SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.
نتیجه گیری
نتایج نشان داد مولفه های موثر در ایجاد دلبستگی به مکان مولفه های مکانی، انسانی و زمانی هستند و رابطه معناداری میان آنها و دلبستگی به مکان وجود دارد. تحلیل ها نشان داد از میان مولفه های مکانی، عوامل کالبدی مکان و از میان مولفه های انسانی، عوامل ادراکی، موثرترین عامل در ایجاد دلبستگی به بازار هستند. از میان عوامل ادراکی مکان، بیشترین ارتباط مربوط به شاخص خاطره انگیزی و سپس هویتمندی و از میان عوامل کالبدی مکان، بیشترین ارتباط مربوط به شاخص دسترسی و سپس فرم و ساختار است.
خلاصه ماشینی:
در حوزۀ رابطۀ انسان و مکان، مفهوم دلبستگی تا قبل از سالهای هفتاد میلادی در تحقیقات مورد توجه قرار نگرفته بود؛ ولی در دهههای اخیر به خاطر توسعۀ بیشازحد شهرها و ایجاد مفهوم بیگانگی با محیط بهخاطر عصر مدرنیسم، فضای شهری با فقدان مفهوم دلبستگی به مکان1 روبهرو شد و ازاینرو پژوهشهایی با محوریت ارتباط انسان به مکان و حس او نسبت به مکان آغاز شدند (Manzo & Devine-Wright, 2014; Raymond, Brown & Weber, 2010; Wirth, GretRegamey, Moser, & Stauffacher, 2016).
پژوهش حاضر برای دستیابی به این هدف به دنبال پاسخگويي به سؤالات زیر است: - چه عواملی در ایجاد حس دلبستگی به بازار مؤثر هستند؟ - چه رابطهاي بين مؤلفههای مؤثر بر دلبستگي به مكان در بازار (نمونۀ موردی: بازار تجریش) وجود دارد؟ در گام اول این پژوهش از طریق مطالعات کتابخانهای و اسنادی، مطالعات و پیشینۀ موجود در زمینۀ دلبستگی به مکان و عوامل مؤثر بر این حس گردآوری و سپس با استفاده از تحلیل محتوا، مدل مفهومی پژوهش استخراج شد.
در پژوهشهای انجامیافته در حوزۀ عوامل مؤثر در ایجاد دلبستگی به مکان، فاکتورهای مختلفی همچون مؤلفههای کالبدی (Marcus & Sarkissian, 1986; Green, 1991)، تجربهها و خاطرهها (Gifford, 2002; Tuan, 1974)، فاکتور زمان (Bonaiuto, Aiello, Perugini, Bonnes & Ercolani, 1999; Rohe & Stegman, 1994)، ویژگیهای فردی، اجتماعی و فرهنگی (Low & Altman, 1992; Oswald & Wahl; 2001) و عوامل فعالیتی و تعاملی (Low & Altman, 1992)، بررسی قرار گرفتهاند.
عوامل مؤثر در دلبستگي به مكان تاکنون پژوهشهای متفاوتی در راستای شناخت فاکتورهای اثرگذار در شکلگیری دلبستگی به مکان، صورت گرفته است و میتوان به مؤلفههای کالبدی (Marcus & Sarkissian, 1986)، مؤلفههای فرهنگی (Low & Altman, 1992)، مؤلفههای اجتماعی (Cohen & Shinar,1985)، در این رابطه اشاره کرد.