چکیده:
هدف از نگارش این مقاله برسی نظریاتی است که هرکدام به مولفههایی از یادگیری و عوامل دخیل در آن پرداختهاند. کسب اطلاع از چگونگی یادگیری و عوامل تاثیرگذار در آن بستری را فراهم میآورد تا عوامل آموزشی بتوانند حداکثر تاثیرگذاری را داشته باشند. ایجاد بستری مناسب در خانه و مدرسه که فراهمکننده شیوههای درست برخورد با کودکان باشد و نیازهای کودکان را در سنین گوناگون تحتالشعاع قرار دهد از ملزومات جوامع امروزی است. هر یک از اندیشمندان خود بهتنهایی نظریات و اصولی را به فراخور مطالعات و شرایط زندگی در عصر خویش ارایه داده است که عموما خود این نظریات و اصول زمینهای برای پژوهشها و ارایه نظریاتی جدیدتر فراهم آورده. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش از طریق مطالعه منابع کتابخانهای و استفاده از منابع اینترنتی بوده است و این نتیجه حاصل شد مطالعه دستاوردهای اندیشمندان و مطالعه آن دسته از یافتههای پژوهشی که از دریچه ذهن دیگر اندیشمندان عبور کرده است میتواند اصول کاربردی و قابلاجرا بهوسیله عوامل تعلیموتربیتی را در اختیار مخاطبان خود قرار دهد تا آنها بتوانند پس از اجرای نظریات و اندیشهها، از طریق رویکرد تلفیقی آن نظریات و اندیشهها را تقویت کنند.
خلاصه ماشینی:
از اندیشمندانی که بنیانگذار سبک خاصی در عرصه تعلیموتربیت بوده است «سقراط 6 » است، طریقه خاصی را بهمنظور آموزش افراد پیش گرفت، او تمایل زیادی به مباحثههای علمی داشت و در مواجهه با مخاطبان خود، سؤالاتی زیادی را در ارتباط با موضوع مطرح میکرد تا ذهن آنها را به حقیقتی سوق دهد، این روش یادگیری ماندگاری بیشتری دارد، زیرا مخاطبان خود با استدلال و منطق برخی مفاهیم را کسب میکنند و در واقع میتوان گفت در تولید دانش سهیم میشوند، برای انسانهای آن زمان صحبتکردن و پرسیدن سؤالات فلسفی کمی دشوار بود و سقراط نیز علاقه خاصی به مطرحکردن مسائل و سؤالات فلسفی داشت، مثلاً وظیفه چیست؟ شجاعت چیست؟ فضیلت چیست؟ (پاوند، 2008، ص5).
در دسته دیگر کودکان با عملکرد ضعیف قرار دارند آنها ممکن است بهخاطر تنشهای محیطی و یا عوامل وارثتی یکسری ویژگیهایی را از خود نشان دهند مثلاً این گروه تنبل به نظر میرسند، احساسات آنها بر منطق و استدلال غلبه دارد، عمل متقابل صحیح را بلد نیستند، تفکر علت و معلولی در آنها ضعیف است، میزان یادگیری آنها از موضوعات درسی نسبت به سایر کودکان و سنشان بسیار کم است، رفتارهایی مشابه را بارهاوبارها تکرار میکنند، اینها تعدادی از خصوصیاتی بود که در کودکان و نوجوانان ضربه دیده روحی قابلمشاهده است، این قبیل از افراد برخی از مهمترین مهارتهای پایهای را بهسختی یاد میگیرند درست مانند خانهای که بنیانش سست باشد، بنابراین تا زمانی که این بنیاد سست باشد رشد جدید نمیتواند با سرعتی عادی آغاز به کار کند (جیمز 2 ، 2021).