چکیده:
این پژوهش با رویکرد نظری و تحلیلی، به بررسی و تحلیل علم دینی از منظر علامه مصباحیزدی میپردازد و اینکه در منظر ایشان، علم دینی، به شیوة استنباطی است یا تاسیسی؟ رویکرد تاسیسی، اصالت را به معارف و آموزههای نقلی و پشتوانههای متافیزیکی میدهد که توجه جدی به مبانی و جهانبینی اسلامی در آن ضروری است. یافتههای پژوهش حکایت از این دارد که از منظر آیتالله مصباح، علم دینی علمی است که دادههای آن مخالف نص قرآن و روایات قطعی نباشد؛ علمی که در آنها نظریاتی مبنا قرار داده شود که مورد تایید دین بوده، یا دستکم دین آنها را نفی نکرده باشد. ازاینرو علم در مقام توصیف صرف، دینی و غیردینی ندارد و در مقام توصیه و دستورالعمل نیز میتواند دینی و غیردینی باشد، اما از دایرة علم خارج است. در دیدگاه ایشان، علمی دینی است که مبانی آن دینی باشد. مبانی لزوما از طریق استنباط از منابع دینی به دست نمیآید، بلکه ممکن است با برهان فلسفی به اثبات برسد. در اسلامیسازی علم در همه رویکردها، برای استخراج دیدگاه اسلامی، بهناچار باید از استنباط بهره برد. برای تاسیس علم دینی، باید مبانی، اصول، مسائل، مفاهیم، فرضیات، نظریات، روش و... را از گزارههای دینی استنباط کرد.
Using a theoretical-analytical method this paper seeks to study the religious science from the perspective of Allameh Allameh Mesbah Yazdi to explain whether religious science is inferential or foundational. The founding approach gives originality to narrative teachings and metaphysical supports in which serious attention to Islamic principles and worldview is necessary. Findings of the research indicate that from the point of view of Ayatollah Mesbah, religious science is a science whose data are not contrary to the text of the Qur'an and definitive narrations; a science in which theories are based on religion, or at least religion has not rejected them. Therefore, science is not merely religious and secular in terms of description, and in terms of recommendation and instructions, it can also be religious and secular, but it is outside the scope of science. In his view, a science is religious whose foundations are religious. Principles are not necessarily obtained by inference from religious sources, but may be proved by a philosophical argument. In the Islamization of science in all approaches, in order to extract the Islamic view, inference must be used. In order to establish religious science, one must deduce the foundations, principles, issues, concepts, hypotheses, theories, methods, etc. from religious propositions.
خلاصه ماشینی:
com دريافت: 06/06/1400 ـ پذيرش: 06/10/1400 چکيده اين پژوهش با رويكرد نظري و تحليلي، به بررسي و تحليل علم ديني از منظر علامه مصباحيزدي ميپردازد و اينكه در منظر ايشان، علم ديني، به شيوة استنباطي است يا تأسيسي؟ رويكرد تأسيسي، اصالت را به معارف و آموزههاي نقلي و پشتوانههاي متافيزيكي ميدهد كه توجه جدي به مباني و جهانبيني اسلامي در آن ضروري است.
اما اين نكته را هم بايد يادآور شد كه روش تجربي در کسب معرفت اجتماعي، بهدليل وجود عناصر تأثيرگذار بر زندگي اجتماعي، از درک آن در خارج از قلمرو تجربي ناتوان است و نياز به وحي در شناخت رابطة بين کنشها و غايات وجودي انسان، اجتنابناپذير است و منبع معرفتي ديگري به نام وحي نياز است تا با روشهاي متناسب با آن، قوانين موردنياز به دست آيد و در اختيار جامعة انساني قرار گيرد.
همچنين در تأثير مباني هستيشناختي در توليد علم ديني بايد گفت: يكي از لوازم نوع نگرش به جهان هستي در انديشه ديني، شناخت قانونمندي اجتماعي حاکم بر جامعه و وجود و پذيرش روش غيرتجربي در شناخت مسائل اجتماعي است؛ چراكه انسان جزئي از منظومة هستي است و در تعامل و ارتباط مستقيم با ساير اجزاي هستي قرار دارد.
ازآنجاكه برخي ديدگاهها بر آنند كه ديدگاه علامه مصباح در علم ديني، تهذيبي و يا تهذيبي و استنباطي است، اين مقاله با روش تحليلي و اسنادي، در پي تبيين ديدگاه علامه مصباحيزدي، در علم ديني است و اينكه رويكرد ايشان تأسيسي است؛ هرچند در هر دو رويكرد تأسيس و تهذيب، بهناچار به بهرهگيري از استنباط مباني، اصول، روش و يا...