چکیده:
دانشبنیانی و اقتصاد دانشبنیان در اقتصاد متعارف غالبا مفهومی بدیهی و مفروض شناختهشده و بررسیهای کمی در مورد ماهیت آن وجود دارد. از طرفی دانشبنیانی یکی از مقولههای مورد تاکید در راهبرد اقتصاد مقاومتی نیز هست و ازهمینرو نیاز است تا قابلیتها و سازگاری آن با راهبرد مذکور بررسی شود. این نوشتار براساس روش کتابخانهای و تحلیلی نگاشته شده و سعی در بررسی قابلیتها و سازگاریهای درونی مفهوم اقتصاد دانشبنیان و همچنین سازگاریهای بیرونی آن در قیاس با شواهد آماری و اهداف اقتصاد مقاومتی دارد. براساس یافتههای این پژوهش، دانشبنیانی متعارف، چهار ناسازگاری و یا ابهام درونی و دو ناسازگاری بیرونی دارد. با وجود این میتوان دانشبنیانی را بهگونهای در نظر گرفت که خالی از ناسازگاریهای موجود در اقتصاد متعارف بوده و با راهبرد اقتصاد مقاومتی منطبق باشد.
خلاصه ماشینی:
از طرفي برخلاف آنچه از تمايل به لحاظ دانش بهعنوان عاملي مستقل در عرض سرمايه و نيروي کار از سازمان OECD وجود دارد، آثاري تحت عنوان «سرمايه دانشبنيان» نيز توسط آن به چاپ رسيده است.
از طرف ديگر لحاظ دانش بهعنوان يک کالا و در نتيجه پديد آمدن چيزي تحت عنوان صنعت دانش نيز نميتواند به اقتصاد دانشبنيان تشخص دهد؛ زيرا اولاً چگونه ميتوان فعاليتهاي اقتصادي مرتبط با دانش را بهعنواني صنعتي با حدود و ثغور مجزا، شناسايي کرد؟ ثانياً اساساً ادبيات دانش بنياني، براساس صنعتي مستقل و مجزا به نام صنعت دانش پيريزي نشده است!
آنچه که ادعا ميشود طبق ادبيات دانشبنياني بهصورت نوين مطرح شده، اين است که اولاً دانش، عمدهترين عامل ايجاد رشد در چنين اقتصادي است؛ ثانياً چنين حقيقتي در عالم خارج و در حيطه اقتصاد، براي اولينبار در اقتصاد دانشبنيان تجلي يافته است.
حتي درصورتيکه بتوان مؤلفه و متغير دانش را به گونهاي کارآمد در تابع توليد اقتصاد کلان قرار داد؛ اولاً بايد قادر به توضيح نوين بودن اقتصاد دانشبنيان از آنچه پيشتر وجود داشته باشد؛ ثانياً لحاظ دانش در اين تابع بهگونهاي باشد که تجسم آن را در سرمايه و نيروي کار بر هم نزده و بهعنوان عامل مستقل شناسايي نشود.
, 2001, "The knowledge-Based Economy: Intellectual Origins and New Economic Perspectives", IJMR, N.
Karahan, Özcan , 2012, "Input-Output Indicators of Knowledge-Based Economy and Turkey", Journal of Business, Economics & Finance, V.