چکیده:
کوروش کبیر با سیاست و لطافتی که به خرج داد افراد گوناگونی را به طرف خود کشاند. این لطافت و مهربانی از وی نه تنها افراد درون حکومتش بلکه مردم دیگر کشورها را به سمت خود سوق میداد، لذا این عامل باعث میشد بسیاری از افراد حکومتهای بیگانه اطلاعات جنگی، سرزمینی و... را در اختیار کوروش بگذارند. این برخورد صلح دوستانه و بشر دوستانه کوروش او را به یک چهره و شخصیت کاریزماتیک چه در دوران باستان و چه در حال حاضر کرده است به گونهای که برخی آن را از طرف خدا برای نجات مردم میدانستند. کوروش کبیر جوانی قدرتمند بود و دوران کودکیاش در هالهای از ابهام وجود دارد و تا جایی پیش میرود که حالت افسانهای به خود میگیرد و چگونگی بزرگ شدنش بر همگان پوشیده ماند. دربارة وی داستانهای زیادی وجود دارد که هر کدام گونهای از زندگی برای وی مطرح میسازد.
کوروش کبیر توانست در سال ۵۵۸ ق. م خود را به عنوان رئیس طایفه یا دودمان پارسها خطاب کند و با جمعآوری نیرو و افزودن به قدرتش، خود را به عنوان شاه پارسها قرار دهد. وی اولین شخص و یا به نوعی پایهگذار نخستین امپراتوری چند ملیتی و بزرگ جهان بود که بر نیمی از آسیا حکمرانی میکرد.
خلاصه ماشینی:
پژوهش حاضر با توجه به اهمیت پرورش خلاقیت در دوران کودکی و نقش عمده ی عوامل تاثیر گذار نظام آموزشی بر رشد خلاقیت و به ویژه حساسیت دوره پیش دبستانی در نظام تعلیم و تربیت دانش آموزان، می خواهیم بدانیم چنانچه دانش آموزان دوره ی پیش دبستانی را بگذرانند آیا این دوره تاثیری بر روند رشد خلاقیت در دانش آموزان تحت تعلیم در چهار مولفه اصالت، انعطاف، بسط، سیالی خواهد گذارد یا نه؟ بدین جهت مطالعه ی حاضر در پاسخگویی برای این سوال است: که آیا دوره ی پیش دبستانی به رشد خلاقیت دانش آموزان کلاس اول موثر است؟ ادبیات پژوهش در دنیای پیچیده کنونی که شاهد رقابت های بسیار فشرده جوامع مختلف برای دستیابی به جدیدترین تکنولوژی ها و منابع قدرت هستیم، افراد خلاق و با استعداد و صاحبان اندیشه نو و تفکر واگرا به مثابه گران بها ترین سرمایه ها از جایگاه بسیار والا و ارزشمندی برخوردار هستندو امروزه جامعه ما، بیش از هر زمان دیگری به افراد هوشمند و خلاق نیاز دارد هر چه قدر جهانی که در آن زندگی می کنیم پیچیده تر میشود نیاز به شناسایی و پرورش ذهن های خلاق و آفریننده بیشتر و شدید تر می گردد به همین دلیل در شرایط کنونی مساله خلاقیت از مهم ترین مسائل در قلمرو تعلیم و تربیت است در واقع آینده متعلق به کسانی است که بهتر از دیگران فکر میکنند، بهتر از دیگران عمل میکنند، و بهتر از دیگران می فهمند و دارای روحیه تحقیق و کاوشگری میباشند و هر پدیده ای را با دید کنجکاوانه مینگرند و آن را بررسی می کنند و هرگز از پژوهش و تحقیق و راه دشوار و خسته کننده آن مایوس نمی شوند اهمیت این مساله زمانی نمایان می شود که به منظور نهایی تعلیم و تربیت توجه کنیم هدف نهایی تعلیم و تربیت این است که شخص را را برای تفکری روشن و منطقی و فکری سازنده توانا سازد تا بتواند مشکلات و معضلات زندگی را به نحو مناسب حل نماید و از تجارب دیگران و گذشته استفاده کرده آن ها را سازمان دهد و از نتایج آن برای آینده استفاده کند (کریمی، 1387).