چکیده:
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر بازخوردهای معلم در ارزشیابیهای تکوینی بر خودکارآمدی تنظیم دانش آموزان دوره ابتدایی است. بدین منظور تعداد 97 دانش آموز به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروهها عبارت بودند از: گروه آزمایشی اول (دانش آموزانی که بعد از ارزشیابیهای تکوینی بازخورد کتبی دریافت میکردند)، گروه آزمایشی دوم (دانش آموزانی که بعد از ارزشیابیهای تکوینی بازخورد کلامی دریافت میکردند) و گروه کنترل. ابزارهای مورد استفادهی پژوهش؛ پرسشنامهی خودکارآمدی تحصیلی مورگان و جینکس، خودکارآمدی عمومی شرر بودند. از این ابزار به عنوان پیش - آزمون برای اجرا در سه گروه استفاده شد. سپس گروههای آزمایشی هر کدام به مدت 10 هفته بعد از ارزشیابیهای تکوینی بر اساس مدل بازخورد اصلاحی باتلر و وین بازخورد دریافت کردند. در طی این دوره افراد گروه کنترل به روش سنتی بازخورد دریافت کردند. به منظور تجزیه و تحلیل تفاوتهای بین میانگینهای گروههای آزمایش و کنترل در پیش آزمون و t اختلافی برای مقایسهی دو گروه مستقل) تحلیل شدند.
یافتهها نشان داد که بعد از آموزش در خودکارآمدی آزمودنیهای گروههای آزمایشی نسبت به گروه کنترل تفاوت معناداری ایجاد شده است. بنابراین، روشهای ارائهی بازخورد اثربخش، آموزش پذیر هستند و کارآمدی یادگیرندگان را در حوزههای انگیزشی و تحصیلی و بهرهگیری بهتر از راهبردهای یادگیری ارتقا میدهد.
خلاصه ماشینی:
تا قبل از دهه ی 1980، مطالعات در حوزه ی یادگیری خودتنظیم، بر زمینههای گوناگون فردی، خانوادگی و اجتماعی متمرکز بود و پس از آن این سازه در زمینهی یادگیری مطرح شد و مورد توجه نظریه های گوناگون روان شناسی از جمله رفتارگرایی، شناخت گرایی و ساخت گرایی قرار گرفت (کدیور، 138 > خودنظم دهی عبارت است از یک خود نگری و فرایند چرخشیی که دانش آموز وسیله ی آن بر نحوه ی انجام تکلیف نظارت و برای چگونه انجام دادنش و غلبه بر مشکلات و به دست آوردن بهترین پیامد برنامهریزی میکند (اکفیلدز، 2011).
{مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} جدول 8: نتيجه آزمون t مقدار tمشاهده شده درجدول، برابر با (89/4-) است و از مقدار بحراني بزرگتر است، پس فرض صفر رد مي گردد، يعني در اين پژوهش با اطمينان %99 درصد مي توان این گونه نتیجه گیری کرد: ميزان رشد خلاقيت (از نظر مؤلفه سيالي) در دانش آموزانی که دوره پیش دبستانی را گذرانده اند، به طور معناداري بالاتر از دانش آموزانی است که این دوره را نگذرانده اند.
فرضيه اول: میزان رشد خلاقیت (مؤلفه اصالت) در دانش آموزان که دوره ی پیش دبستانی را گذراندهاند، نسبت به کودکانی که این دوره را نگذرانده اند بیشتر است.
فرضيه چهارم: میزان رشد خلاقیت (مؤلفه بسط) در دانش آموزانی که دوره ی پیش دبستانی را گذرانده اند نسبت به کودکانی که این دوره را نگذرانده اند، بیشتر است.