چکیده:
پس از شروع فتوحات اعراب و ورود ایشان به ایران و فتح مناطق، چه با صلح و چه با جنگ، قراردادی با مردم آن نواحی بسته و مقدار جزیه و خراجیکه اهالی ملزم به پرداخت آن بودند در عهدنامه مشخص و معین میشد. در دوره خلفای راشدین، روال کلی این بود که اهالی شهرها پس از عقد قرارداد صلح، قیام میکردند. با بررسی متون تاریخی، چنین به نظر میرسد شورشهای ایرانیان بیشتر ناشی از عوامل اقتصادی چون نارضایتی مالیاتی، عوامل اجتماعی ، دفاع از هویت و فرهنگ ایران زمین، مخالفت با نحوه رفتار اعراب و تبعیض میان عرب و عجم بود تا مسایل دینی یا حتی دفاع از حکومت ساسانی. این شورشها در تمام دوران خلافت خلفای راشدین وجود داشت. ایرانیان که پس از حملات اعراب، دچار بحران هویتی شده بودند، سلطه اعراب را برنمیتافتند و هر زمان که فرصت مییافتند پرچم مخالفت علیه مسلمانان را بالا میبردند. در برخی موارد، مخالفان حتی نیروی بزرگی چون شورش قارن در قهستان علیه سپاهیان مسلمان فراهم کردند. اگرچه در بیشتر قیامها، بهعلت نبود رهبری در این شورشها و به تبع آن عدم هماهنگی و برنامهریزی، ایرانیان ره به جایی نبردند، اما عرصه را بر تهاجمات اعراب مسلمان تنگ کردند و همیشه مانعی جدی در مقابل زیادهخواهی ایشان بودند. هدف از انجام این تحقیق بررسی دلایل و انگیزههای این قیامها و نتایج و پیامدهای آنها در اوضاع اجتماعی آن زمان است.
After the beginning of the Arab conquests and their arrival in Iran and the conquest of the regions, whether by peace or war, a contract was concluded with the people of those areas and the amount of tribute and tribute that the people were required to pay was specified in the treaty. . During the Rashidun caliphate, the general practice was for city dwellers to revolt after a peace treaty was signed. Examining the historical texts, it seems that the Iranian uprisings were more due to economic factors such as tax dissatisfaction, social factors, defending the identity and culture of Iran, opposition to the behavior of Arabs and discrimination between Arabs and non-Arabs than religious issues. Or even defending the Sassanid rule. These revolts existed throughout the caliphate of the Rashidun caliphs. The Iranians, who were in an identity crisis after the Arab invasions, did not relinquish Arab domination and raised the banner of opposition to the Muslims whenever they had the opportunity. In some cases, the opposition even provided a large force, such as the Qarn uprising in Qahistan against Muslim troops. Although in most of the uprisings, due to the lack of leadership in these uprisings and the consequent lack of coordination and planning, the Iranians did not go anywhere, but they narrowed the field to the invasions of the Muslim Arabs and there was always a serious obstacle in the way. They wanted it. The purpose of this study is to investigate the reasons and motives
خلاصه ماشینی:
٩٧/١١ 3 سياوش ياري چکيده پس از شروع فتوحات اعراب و ورود ايشان به ايران و فتح مناطق ، چه با صلح و چه با جنگ ، قراردادي با مردم آن نواحي بسته و مقدار جزيه و خراجيکه اهالي ملزم به پرداخت آن بودند در عهدنامه مشخص و معين ميشد.
با بررسي متون تاريخي، چنين به نظر ميرسد شورش هاي ايرانيان بيشتر ناشي از عوامل اقتصادي چون نارضايتي مالياتي، عوامل اجتماعي ، دفاع از هويت و فرهنگ ايران زمين ، مخالفت با نحوه رفتار اعراب و تبعيض ميان عرب و عجم بود تا مسايل ديني يا حتي دفاع از حکومت ساساني.
(بلاذري،١٩٨٨: ٢٥٣) گرچه افرادي نظير اشپولر معتقدند که علت واقعي و محرک اصلي تازيان قبل از هر چيز، دين جديد و اعتقادات تازه آن ها بود(اشپولر،١٣٧٩: ٧/١) اما بسياري از اعراب از بدو ورود به ايران ، بيتوجه به دستورات اسلام و تأکيدهاي خليفه در مورد برخورد انساني و اسلامي با ساکنان مناطق فتح شده و بوميان ، دست به قتل ، غارت و آزار مردم ميزدند.
اهالي فارس در سال ١٧، به تحريک يزدگرد به مردم اهواز نامه نوشتند و پيمان بستند که همديگر را در قيام عليه اعراب ياري رسانند(طبري،١٣٨٧ق : ٨٣/٤) همين امر باعث تحرکاتي در جبهه مسلمانان شد.
(آقازاده و ديگران ، ١٣٩٠: ١١) مسلمانان براي سرکوب شورش ها و اعتراضات و ادامه فتوحات در اين نواحي به تغييرات تازه اي در آرايش نيروهاي خود دست زدند آن ها، آذربايجان و ري را به پايگاه و مرکز حملات اهل کوفه تبديل کردند.